تحولات و روندهای اجتماعی معاصر- فرایند توسعه، گسترش شهرنشینی و صنعتی شدن- جهان پیرامون ما را دگرگون ساخته است. بر اساس تخمینهای علمی (پویمن، 1384: 16)، بیش از صد هزار سال است که انسان روی زمین زندگی می کند. با این حال، در طول کمتر از 200 سال گذشته، انسانها توانسته اند سراسر فضای زیست را به گونه ای جدی تغییر دهند. این تغییرات، پیامدهای زیست محیطی نگران کننده ای در پی داشته اند، به گونه ای که «امروزه ما در وضعیتِ بحرانی بیسابقهای به سر میبریم. مردم اعصار دیگر، به یقین همان قدر دچار قحطی گسترده، آشفتگی اجتماعی و جنگ ویرانگر بوده اند که ما هستیم. لیکن تنها در روزگار ماست که بقای آدمی و نیز جانداران دیگر، در معرض تهدید قرار گرفته است. مسمومیت آب و هوا، ویرانی جنگلها که وجودشان نقش حیاتی دارد، تخریب جبرانناپذیر خاک و شبح جنگ هستهای و شمار زیاد مسائلِ اکولوژیکی، جهان را تهدید می کنند.» (وولف، 1386: 33). همچنین، مسائلی نظیر تغییرات جهانی آب و هوا، متأثر از فعالیتها و دستاوردهای انسانی میباشد. از این رو، فعالیتهای بشر تأثیرات مخربی بر اتمسفر زمین داشته است. بر این اساس، ضرورت اقدام جهانی برای پاسخ به مسائل زیست محیطی اجتناب ناپذیر میباشد (به نقل از سینگر، 48:1388).
از حدود دو سه دهه پیش است که توجه به نقش دین در موضوع محیط زیست اهمیت یافته است. این توجه با درنظرگیری قدمت دین در طول تاریخ و نیز آموزههای مندرج در متن دین و تأثیر آن در زندگی انسان بوده است. در میان پژوهشها و تحقیقات صورت گرفته در مورد نقش دین، ارجاعات فراوانی به مقاله لین وایت به چشم میخورد. مقالهای که به بررسی ریشه های تاریخی بحران محیطزیست پرداخته است. لین وایت، تعامل و رابطه انسان با طبیعت را بسته به نگرش و جهانبینی انسان میدانست. به باور او این نگرش و جهانبینی، برآمده از فرهنگ و دین است. او با بررسیِ اجمالیِ سبک زندگی انسان در طول دورانها – بهخصوص دوران وسطا و رنسانس– و نیز عوامل شکلدهنده بحران، رابطه انسان با طبیعت را مخرب ارزیابی نمود. از آنجا که باور انسانها شکلدهنده رفتار آنها با محیط زیستشان است، ریشه این تخریب را در باور به آموزهی یهودی – مسیحی قلمداد نمود. این باور که خداوند همه خلقت را تنها برای اهداف انسانی آفریده و انسان که به صورت خدا آفریده شده است بر سایر موجودات برتری دارد و می تواند به مقتضای غایات خود طبیعت را به استثمار کشد. وایت، بحران موجود را یک مسأله دینی میداند بنابراین راهحل وضعیت موجود را هم دینی میداند؛ یعنی این دین است که می تواند محیط زیست را از بحران نجات دهد. رویآوری به دینی جدید و یا بازیابی دین قدیم راهحلی است که وایت ارائه مینماید ((White, 1967: 1206.
سیدحسین نصر، از جمله صاحبنظران برجسته در خصوص نقش دین در بحران محیط زیست و از نخستین افرادی است که به مسأله محیط زیست از زاویهای نو نگریسته
خرید اینترنتی فایل کامل :
است. ارجاعات به نصر در دائرۀالمعارف دین و طبیعت به ویراستاری تیلور و نیز توجه به پیامهای زیستمحیطی وی، نشانگر اهمیت دیدگاه های او در خصوص دین و بحران محیط زیست است. دیدگاه نصر در خصوص بحران فعلی بر این است که تا وقتی به ریشهها و مبانی نیندیشیم کاری از پیش نمیرود. بنابراین او نیز همچون وایت نگرش انسان را در مواجهه با طبیعت مهم میداند. نصر هم، به بررسی عوامل ظاهریِ شکلدهنده بحران پرداخته است با این تفاوت که براساس نتیجه تحقیقات او، بحران محیط زیست ریشه در بحران معنوی انسان دارد (Nasr, 2007). بحران معنوی نیز در اثر فقدان مابعدالطبیعه (علم قدسی یا علم به امر قدسی)[1] و به تبع آن تخریب انسجام رابطه انسان و طبیعت، در غرب رخ داد. در حالیکه چنین دانشی در مشرق زمین به حیات خود ادامه داده است؛ بنابراین بر ضرورت رویآوری به سنتهای شرقی تصریح میورزد.
نصر نیز مانند وایت ریشه های بحران محیط زیست، را دینی میداند، اما با این تفاوت که دوری از باورهای دینی و به کار نبستن آن است که موجب بحرانی شدن وضع موجود است نه خود دین. در حالیکه از نظر وایت، برخی آموزههای دینی موجب نگرش مخربانه به طبیعت و ظهور بحران شده است. با این حال بنابر هر دو دیدگاه راهحل بحران در رجوع به دین است.
رویکرد اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین دیدگاه های لین وایت و سیدحسین نصر در مورد نقشی است که دین در بحران محیط زیست ایفا می کند. علیرغم شهرت دیدگاه لین وایت به نقش منفی دین در بحران محیط زیست و واکنشهای مختلف به این دیدگاه، بررسی دیدگاه های وایت و نصر، حکایت از این دارد که دین نه تنها مخرب نیست بلکه برای حفظ محیط زیست و هماهنگی با طبیعت باید زیستی مبتنی بر دین داشت.