توسعه پاسخگویی و مسئولیتهای اجتماعی مدیریت شرکتهای سهامی در ابتدای قرن بیست و یکم منتهی به مطرحشدن بحث نظام راهبری شرکتها[1] گردیده است. در دهه های اخیر موضوع برقراری سیستمهای کنترلهای داخلی و چگونگی مشارکت دادن و سهیم نمودن همه سهامداران و یا به بیانی دیگر؛ لحاظ نمودن حقوق تمام گروه های ذینفع[2] موضوع کار محافل مالی و اقتصادی جهان قرارگرفته است. بیشک نظام راهبری شرکتها جزء کوچکی از قلمرو حکمرانی و راهبری سالم در مجموعه کشور تلقی میشود. راهبری شرکت تنها بخشی از محیط اقتصادی بزرگتری است که شرکتها در آن به فعالیت میپردازند که برای مثال شامل سیاستهای اقتصادی کلان، میزان رقابت در محصول و بازارها میباشد. چارچوب راهبری هر شرکت بستگی به محیط قانونی، نظارتی و نهادی دارد نظام مناسب راهبری شرکتها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزمهای مناسب برای برقراری رابطهای متعادل میان منافع سهامداران جزء از یکسو و سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر میباشد و در دیدگاههای جدیدتر به سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع، اجتماع، بازار سرمایه و مجموع شرکتها گرایش یافته است. نظام راهبری شرکتها بر شفافیت[3] و افشای اطلاعات و حذف اطلاعات درونی[4] تأکید داشته و با بهره گرفتن از تمهیدات و مکانیزمهایی سعی در عدم تمرکز قدرت در شرکتها و تفکیک کامل مدیریت از مالکیت، تلاش در جهت رعایت صرفه و صلاح سهامداران بهطور یکسان دارد.
از سوی دیگر کلیه تصمیمهای سرمایه گذاری در یک شرکت تحت تأثیر هزینه سرمایه آن است. چنانکه در بودجهبندی سرمایهای، شرکتهایی که هزینه سرمایه بالاتری دارند در انتخاب طرحهای سرمایه گذاری با محدودیت مواجهند، چرا که تعداد کمتری از پروژه های سرمایه گذاری دارای بازدهی بیشتر از هزینه سرمایه آن ها وجود خواهد داشت و امکان انتخاب برخی پروژه های سرمایه گذاری برای آن ها فراهم نخواهد بود. بنابراین شرکتها باید به دنبال کاهش هزینه سرمایه خود باشند. بهعبارتدیگر شرکتها باید سعی کنند بازدهی را که سرمایه گذاران در مقابل تأمین وجوه از آن ها مطالبه می کنند در حد پایینی نگهدارند.
لذا با توجه به اهمیت موضوع، در پژوهش حاضر تلاش می شود که میزان تأثیر شاخص حاکمیت شرکتی بر هزینه سرمایه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران موردبررسی قرار گیرد.
با توجه به اهمیت حاکمیت شرکتی و نقش آن در هزینه سرمایه، در این فصل پس از تشریح مسأله پژوهش، ضرورت انجام آن، اهداف و فرضیههای بر خواسته از موضوع پژوهش و همچنین تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورداستفاده در این پژوهش بیان شده است.
1-2- بیان مسئله
خرید اینترنتی فایل متن کامل :
ویژگیهای اقتصادی اجتماعی و قانونی بازارهای كشورهای در حال توسعه ممكن است به ایجاد چارچوب نظری تازهای برای راهبری شركتی در كشورهای در حال توسعه منجر شود. از سوی دیگر، محققان معتقدند بجای جستجو برای رابطه بین كیفیت راهبری شركتی و عملكرد مالی- اقتصادی؛ درستتر این است كه به تأثیر كیفیت راهبری شركتی بر هزینه سرمایه (هم بدهی و هم سهام) پرداخته شود. ادبیات تحقیق نیز در سالهای اخیر بر رابطه بین راهبری شركتی و هزینه بدهی تمرکز کرده است اما بر هزینه سرمایه تمرکز کمتری شده است (مارلین، ۲۰۰۸).
اهمیت بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و هزینه سرمایه شرکت بدان جهت است که میتوان با شناسایی این روابط به ترکیب بهینهای در ساختار مالکیت شرکت دست یافت که 1) منافع تمامی ذینفعان را برآورده مینماید. 2) ترکیب بهینهای جهت نظارت بر شرکت فراهم مینماید. 3) تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت را کاهش میدهد.
هزینه سرمایه شرکتها میتواند متأثر از عوامل گوناگونی باشد که تاکنون تعداد زیادی از این عوامل در تحقیقات و متون مختلف مورد بحث و بررسی قرارگرفته است. در این پژوهش این سؤال مطرح میشود که آیا شرکتها با سطح راهبری شرکتی بالاتر از هزینه سرمایه پایینتری برخوردارند؟ درواقع ساختار راهبری شرکتها و مکانیزم های راهبری بکار گرفته شده توسط این شرکتها چه تأثیری بر هزینه سرمایه شرکتها داشته است و یا به عبارتی آیا میتوان با بهبود نظام راهبری شرکتها هزینه سرمایه آن ها را کاهش داد؟