خصوصی سازی[1] شرکتهای دولتی اولین بار توسط انگلستان قبل از دهه 80 میلادی بنا نهاده شد. و سپس در کشورهای صنعتی و سپس توسعه یافته گسترش یافت (Magginson & Netter, 2001). بنابر تعریف ارائه شده از خصوصی سازی از نظر کی و تامپسون[2] واژهی خصوصی سازی به روشی اطلاق می شود که باعث تغییر رابطه بین دولت و بخش خصوصی شود، از جمله ضد ملی کردن یا فروش دارائیهای متعلق به دولت، مقرراتزدایی یا حذف ضوابط محدود کننده و معرفی رقابت در انحصارهای مطلق دولتی و پیمانکاری یا واگذاری تولید کالا و خدماتی که توسط دولت تامین و اداره میشوند به بخش خصوصی (متوسلی، 1373، ص 195). براساس تعریف بانک جهانی[3] خصوصی سازی عبارت است از: انتقال مالکیت یا کنترل بنگاههای اقتصادی از دولت به بخش خصوصی ( طباطبایی یزدی، 1385، ص 60). واژهی « خصوصی سازی» حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بازار به نفع بازار و وسیلهای برای افزایش کارآیی (مالی و اجتماعی) عملیات یک موسسهی اقتصادی است؛ زیرا چنین به نظر میرسد که مکانیسم عرضه و تقاضای بازار در شرایط رقابتی باعث بکارگیری بیشتر عوامل تولید، افزایش کارآیی عوامل و در نتیجه تولید بیشتر و متنوعتر کالاها و خدمات و کاهش قیمتها خواهد گردید (Wikipedia). خصوصی سازی همچنین تدبیری است که می تواند از طرق مختلف بر تغییرات و دگرگونی سازمانها اثر گذارد (Zahra & Gutierez, 2006). دامنه این فعالیتها به طور قطع در طی 10 سال اخیر به شدت گسترش یافته و به صورت خرید شرکتهای دولتی توسط بخش عمومی در سطح ملی و بین المللی صورت میپذیرد (Prizzia.R, 2001, p: 450). و به طور معمول نتایجی را در دست یازیدن به راهکارهای جدید سازماندهی، تولید و تغذیهی عوامل محیطی موثر در خصوصی سازی ارائه می کند و در واقع به معنای تبدیل وضعیت از شیوه تولید کالا و خدمات در سطح عموم به تولید کالا و خدمات به منظور ایجاد برتری و مزیت است (Foster & Maouly, 2006). نتایج خصوصی سازی نیز در گزارشات اقتصادی، مالی و چشماندازهای استراتژیکی گزارش می شود و شامل تقلیل کسری بودجهی بخش دولتی، محدودیت (توقیف) مالیاتهای صنفی و تقویت بازار سرمایه، بهبود کارآیی فعالیتهای دولتی، واگذاری کنترل امور به بخش خصوصی و توسعه استراتژی شرکتهای سهامی میگردد (Cunha & Coooper, 2002).
بیان مسئله
دومین برنامه توسعه در صدد تداوم و تکمیل سیاست خصوصی سازی برآمد. از آنجایی که وجود تصمیمات پراکنده و بدون انسجام از مشکلات اصلی خصوصی سازی طی سالهای برنامه و دوم توسعه بود، در برنامه سوم توسعه سعی شد با پر کردن خلا وجود یک قانون جامع و مستقل به تسریع فرایند خصوصی سازی پرداخته شود. در لایحه برنامه چهارم توسعه نیز با در نظر گرفتن تمهیداتی، امکان گسترش و تسریع هر چه بیشتر فرایند خصوصی سازی مد نظر قرار دارد. از عمده اهداف سند چشم انداز 20
خرید اینترنتی فایل کامل :
ساله ج.ا.ا رسیدن به مقام اقتصادی در منطقه آسیا جنوب غربی است. بررسی شاخص های کلان اقتصادی کشورهای منطقه و مقایسه این شاخص ها با شاخص های مشابه در ایران، موقعیت فعلی اقتصاد ایران در منطقه را روشن ساخته و به سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح و دقیق در جهت دستیابی به مقام نخست کمک مینماید (طباطبایی یزدی و نجفی، 1385). بی شک ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط رهبر معظم انقلاب یکی از مهمترین فرامینی است که عمل به آن می تواند منشا شکوفایی اقتصادی ایران تلقی گردد. هدف اصلی سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، کاهش تصدی گری دولت، توسعه بخش غیر دولتی و کمک به دستیابی به اهداف اصلی سند چشم انداز 20 ساله ج.ا.ا است (مرکز تحقیقات استراتژیک، 1386، ص 14).
این سیاستها بصورت بندهای «الف» سیاستهای کلی توسعه بخشهای غیر دولتی و جلوگیری از بزرگ شدن بخش دولتی، بند «ب» سیاستهای کلی بخش تعاون، بند«ج» سیاستهای کلی توسعه بخشهای غیر دولتی از طریق واگذاری فعالیتها و بنگاه های دولتی، بند«د» سیاستهای کلی واگذاری و بند «ه» سیاستهای کلی اعمال حاکمیت و پرهیز از انحصار با هدف شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، گسترش مالکیت در سطح عمومی مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی، ارتقا کارآیی بنگاه های اقتصادی، افزایش رقابت پذیری، افزایش سهم بخشهای خصوصی و تعاون و… ابلاغ گردیده است. روح حاکم بر ابلاغیه مذکور به نحوی است که وظایف نظارتی به دولت و وظایف تصدی گری به بخش خصوصی و تعاونی ها واگذار میگردد. با وجود گذشت زمانی طولانی از آغاز اجرای سیاستهای خصوصی سازی در کشور، هنوز هم آثار و تبعات آن به خوبی مشخص نشده و همواره بحثهای فراوانی در رابطه با پیامدهای مثبت و منفی آن وجود دارد. در این میان آموزش عالی نیز از این امر مستثنی نبوده و همواره با مشکلاتی مواجه بوده است.
دانشگاهها در کشورهای در حال گذار و در حال توسعه اهمیت زیادی دارند. اهمیت آنها از جهت تولید دانش و علم است. از جنبه سیاسی هم دانشجو طبقهای قابل توجه میباشد که نظامهای سیاسی باید به آن توجه ویژه ای مبذول دارند. از این سو حتی در قوانین اساسی چون قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی ایران به امر آموزش و تکفل آن توسط دولت به طور ویژهای پرداخته شده است؛ در این میان آنچه مهم مینماید بررسی پیامدهایی است که از فرآیند خصوصی سازی در آموزش عالی حاصل میگردد. این آثار می تواند به دو صورت آثار مثبت و یا آثار منفی ظاهر گردند. این پژوهش با توجه به این مهم و بنابر اهمیت آموزش عالی و نقش آن در توسعه و پیشرفت کشور، سامان یافته و در آن تلاش گردیده تا آثار و پیامدهای ناشی از خصوصی سازی در آموزش عالی مورد بررسی قرار گیرد. از آن جهت، در این مطالعه بر آنیم تا پیامدهای خصوصی سازی آموزش عالی را از چهار بعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی و پرورشی مورد بررسی قرار دهیم. مسئله اصلی این پژوهش که سوال تحقیق با آن شکل گرفته عبارت است از این که در نتیجه اجرای خصوصی سازی آموزش عالی، چه آثار و پیامدهایی می تواند به وجود آید و برای رفع یا کاهش آثار منفی از چه سیاستها و راهکارهایی میتوان استفاده کرد. بر این اساس، نخست ادبیات خصوصی سازی آموزش عالی مورد بحث قرار گرفته و پس از تحقیقات لازم شاخصترین آثار مشخص و در نهایت راهکارهایی ارائه گردیده است..