1- 2- بیان مسأله و اهمیت آن مرور بر روی ادبیات نوآوری نشان میدهد که در دو دهه اخیر، تغییرات سیستماتیک و بنیادی در روشی که شرکتها برای فعالیتهای نوآورانه خود انجام می دهند ایجاد شده است. به خصوص رشد بزرگی در استفاده از شبکه های خارجی توسط شرکتها با ابعاد مختلف دیده می شود (Hagedoorn, 2002). بر اساس (Chesbrough, 2003) شرکتها بر روی منابع خارجی نوآوری با تأکید بر ایده ها، منابع و افراد که به سازمانها وارد یا خارج میشوند و همچنین جستجو برای استفاده از گستره وسیعتری از ایده ها، دانش و منابع و شبکه ها که برای ایجاد نوآوریهای موفق برای سازمان لازم میشوند، تکیه می کنند. (Zeng, Xie, & Tam, 2010) شبکه های همکاری را به ابعاد همکاری بین شرکتی، همکاری با سازمانهای واسطهای، همکاری با نهادهای دولتی و همکاری با مؤسسات تحقیقاتی تقسیم می کند. نوآوری را نیز (Lukas & Ferrell, 2000) پذیرش یک ابزار، سیستم، سیاست، برنامه، فرایند، محصول یا خدمت جدید كه میتواند در داخل سازمان ایجاد شود و یا از بیرون خریداری شود و برای سازمان، جدید باشد» تعریف مینماید. (Manu, 1992)، نوآوریهای مدیریتی و فنی را به سه دسته كلی نوآوری در محصول، نوآوری در فرایند و نوآوری مدیریتی تقسیمبندی کرده است و بر این اساس نوآوری سازمانها را سنجیده است. نوآوریهای مدیریتی شامل ساختار سازمانی و فرایندهای مدیریتی هستند که به طور غیر مستقیم با فعالیتهای اصلی كاری مرتبط میشوند (F. Damanpour & Evan, 1984). نوآوریهای محصول، محصولات یا خدمات جدیدی هستند كه برای رفع نیاز یک مصرفكننده ارائه میشوند و نوآوریهای فرایندی عوامل جدیدی هستند كه به عملیات تولیدی یا خدماتی یک خرید اینترنتی فایل کامل : سازمان ارائه میشوند؛ مانند مواد اولیه، شرح وظایف و مكانیزمهای كاری و جریان اطلاعات (Utterback & Abernathy, 1975). همانطور که بیان شد (Zeng et al., 2010) چهار بعد برای شبکه های همکاری بیان نمود. (R. Yam, W. Lo, E. P. Y. Tang, & A. K. W. Lau, 2011) همکاری با سازمانهای پژوهشی را یکی از منابع نوآوری در نظر گرفتند و ارتباط آن با توانایی نوآوری فناورانه را مورد ارزیابی قرار داند.یام و همکارانش وجود ارتباط میان همکاری با سازمانهای پژوهشی و چند بعد از تواناییهای نوآوری فناورانه را اثبات نموند.
فرم در حال بارگذاری ...