وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه سبک های والدینی،کیفیت زندگی و ابعاد شخصیت سرشت ومنش در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی و افراد بهنجار

 
تاریخ: 07-05-00
نویسنده: نویسنده محمدی

یکی از مهمترین وجوه هویت انسانی، هویت جنسی است. این که انسان زن نامیده شود یا مرد، پس از هستی و حیات او مهمترین وجه شناسایی و ارزش گذاری هر فرد توسط خود و محیط پیرامون آن فرد است. پس این نقش ها به کودک آموخته شده و او را در جهت تقویت رفتارهای متناسب با جنسیت او تشویق می کند. اما این فرایند طبیعی که در اکثریت موارد با موفقیت طی می گردد، در پاره ای موارد مسیر متفاوتی را می گذراند، به طوری که کودک در مورد تعلق خود به یکی از دو جنس دچار تردید شده یا کاملاً خود را متعلق به جنس مخالف جنسیت بیولوژیک خود می داند که در این وضعیت وی دچار اختلال هویت جنسی[1] می شود. چنین وضعیتی معمولاً با رشد کودک ادامه می یابد و در مواردی نیز به قوت ادامه یافته و به حداکثر شدت خود یعنی تقاضای فرد برای تغییر مشخصات آناتومیک خود به صورت جنسیتی که فرد خود را متعلق به آن می داند، برسد. به این دسته از افراد ترانسکسچوال[2] گفته می شود (گیدنز، 1386).

بیان مسئله

برخی از آنها افرادی هستند كه با جنس فیزیكی مذكر و هویت جنسی مونث ( MF-TS) و گروهی دیگر دارای جنس فیزیكی مونث و هویت جنسی مذکر FM-TS)  )هستند. این اختلال بیشتر ، افرادی را که از لحاظ زیست شناختی مذکر هستند درگیر می کند (سان و بوسینیسکی[6]، 2007).

اختلال هویت جنسی پریشانی بالینی یا تخریب در حیطه های مهم عملکرد اجتماعی، شغلی و دیگر زمینه ها ایجاد میکند و همچنین بر نظام شخصیتی و رفتاری و در نهایت بر سازگاری اجتماعی افراد تاثیر می گذارد.اولین مشکل در خانواده بوجود می آید که پدران و مادران  این افراد حاضر به قبول چنین مسله ای نیستند.به علت دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی و جنبه های تعصبی و آبرو به خود اجازه نمیدهند که برای رفع این مشکل اقدامی انجام دهند ترس از زبانزد شدن در فامیل، اجتماع و محله زندگی باعث میشود در مقابل این خواسته ومیل فرزندانشان مقاومت به خرج دهند که در نتیجه منجر به جدال، کشمکش ضرب و شتم و راندن آنها از خانه و خانواده میشود.مطالعات انجام شده بر روی خانواده های بیماران اختلال هویت جنسی نشان میدهد که بسیاری از آنان پدر ومادری سختگیر خشک و طردکننده داشته اند.در ایران نیز هفتاد درصدوالدین این بیماران، برخوردی توام با عصبانیت و سرکوب داشته و یا از شنیدن تقاضای فرزندشان برای تغییر جنسیت متحیر و غمگین می شوند (جواهری و کوچکیان 1385).

به علاوه خانواده ها، مسایل هویتی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی را به سادگی درك نمی كنند و با آن كنار نمی آیند. محیط خانواده ها به جای آنكه در راستای تلاش برای فهم احساسات فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی باشد عمیقاً  تحت تاثیر پیش داوری های اجتماعی است ( پارولا [7]و همكاران، 2010).

در واقع در مراجعان مبتلایان به اختلال هویت جنسی ، متغیرهای متعددی را در فضای ارتباطات درون خانوادگی و شرایط اولیه رشد مشاهده می كنیم كه آنان را از دیگران متمایز می سازد. این تمایزات، این فرض را قوت می بخشد كه چارچوب رشد و ارتباطات اولیه كودك می تواند كیفیتی فراهم سازد كه منجر به ایجاد اختلال هویت جنسی شود. هرخانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نام دارد متاثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره میباشد (هاردی[9] و همکاران ،نقل از حسینی نسب و همکاران،۱۳۸۳).

یانگ[10] معتقد بود كه برخی از طرحواره ها، به ویژه آنها كه عمدتاً در نتیجة تجارب ناگوار دوران كودكی و روابط والدین کودک  شكل می گیرند، ممكن است هستة اصلی اختلالات شخصیت، مشكلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محورI  قرار بگیرند (یانگ و همكاران، 1386).

تجارب بین شخصی اولیه بر عملكرد بین شخصی آینده و روش های تنظیم مشكلات تاثیر می گذارد ( بشارت و همکاران،1391).

اختلال در پذیرش نقش جنسی یا اختلال هویت جنسی از جمله اختلالاتی است كه افراد را دچار سردرگمی نموده و آنها را از پذیرش و ارائه مسئولیتها و حقوق و امتیازات اجتماعی محروم می دارد چرا كه اغلب افراد از پذیرش مردان زن نما یا زنان مرد نما پرهیز می كنند. اختلال هویت جنسی مسیر زندگی فرد را دگرگون می كند.مشكلات فراوانی در تمامی ابعاد جسمی ،روانی ،اجتماعی،اقتصادی و خانوادگی ایجاد می كند. باعث افزایش احساس وابستگی، كاهش اعتماد به نفس ، كاهش سرمایه اجتماعی و افزایش احساس آسیب پذیری در مبتلایان می شود. عملكردهای روزانه، فعالیتهای اجتماعی و آرامش فكری را دچار نابسامانی می كند و باعث می شود مبتلایان به دیگران وابسته و نیازمند حمایت آنان گردند. به علاوه نتوانند در فعالیتهای اجتماعی معمول شركت كنند، تمامی این مشكلات به همراه درمانهای مختلف،

عوارض و هزینه های بالای درمان، كاهش كیفیت زندگی آنها را در پی دارد ( موحد وحسین زاده کاسمانی ،1389).

كیفیت زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است نه یک ماهیت ایستا به این معنی كه یک فرایند وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخیل

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 مقالات و پایان نامه ارشد

 هستند.برخورداری از كیفیت زندگی ضعیف می ­تواند بر روی ارتباطات خانوادگی نیز اثر بگذارد. كیفیت زندگی ضعیف می تواند موجب بكارگیری مكانیسم های مقابله و سازگاری ناموثر در افراد شده و متعاقباً موجب افزایش تنش در آنان گردد. و افزایش تنش در ارتباط با عوامل جسمی و فیزیكی بوده و می تواند شدت بیماری را در افراد افزایش دهد (آقا مولایی ،1384،به نقل از موحد وحسین زاده کاسمانی،1389).

آشفتگی در هویت جنسی موجب سردرگمی و اغتشاش در نقش ورفتار جنسی مناسب فرد شده و به دنبال آن روابط اجتماعی و بین فردی نیز تحت تاثیر قرار گرفته که منجر به بروز رفتارهای انحرافی  و اختلال در شخصیت می شود.نتایج مطالعات نشان میدهد که بین ویژگی های شخصیت و رفتارهای جنسی رابطه معناداری وجود دارد.این مطالعات همچنین بیان میکنند که رفتارهای جنسی خاص متاثر از ویژگی های شخصیتی به ویزه نوروزگرایی، منجر به ایجاد بدکارکردی های جنسی در افراد می شود. همچنین با توجه به بافت فرهنگی كشور ما، پذیرش اجتماعی رفتارهای افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی بسیار سخت و برای افراد مبتلا فرایند استرس آوری است كه این شرایط می تواند منجر به مشكلات شخصیتی و روان شناختی در این افراد شود (قاعدی و همکاران،1386 ).

كلونینجر[11] تلاش كرده است با نگاه و تأكید بر پارامترهای زیست شناختی، یک چهارچوب نظری محكم در باب شخصیت پدید آورد كه هم شخصیت بهنجار و هم نابهنجار را در بر می گیرد.

براساس این دیدگاه در الگوی هفت عاملی کلونینجر شخصیت متشکل از دو سازه بنیادی سرشت ومنش در نظر گرفته میشود. بعد سرشتی شامل نوجویی-اجتناب از آسیب-وابستگی به پاداش و پشتکار و بعد منشی شامل خود راهبری –همکاری و خودتعالی بخش هستند (سوراکیک[12] و کلونینجر، 2000).

تاكنون بررسی این ابعاد  درافراد مبتلا به  اختلال هویت جنسی  در ایران صورت نگرفته است با توجه به كاربرد این تست در تشخیص و درمان لزوم بررسی آن احساس می شود.

مطالعات نشان می دهد که نمره های زنان  و مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی در بعدسرشت، وابستگی به پاداش ودر بعد منش، همکاری، کمتر از مردان و زنان گروه کنترل بوده است (گامزگیل وهمکاران، 2013)

پژوهش حاضر بر آنست تا شیوه های فرزند پروری، كیفیت زندگی و ابعادشخصیتی سرشت و منش  افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی را بررسی و آن را با افراد بهنجار مقایسه كند.

[1] Gender identity disorder

[2] Transsexual

[3] Kaplan

[4] sadock

[5] Veale

[6] Sohn & Bosinski

[7] Parola

[8] Gomez-Gil

[9] hardy

[10] Young

[11] Cloninjer

[12] svrakic

 


 


فرم در حال بارگذاری ...

« مقایسه حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله ای، و سلامت روانی معتادان گمنام با معتادان تحت درمان با متادون در شهرستان قروه(استان کردستان)بررسی منشا نیترات و سرعت انتقال آن در آبخوان شهرك صنعتی بزرگ شیراز »
 
مداحی های محرم