:
با فرارسیدن عصر تكنولوژیهای نوین ارتباطی و گسترش فراگیر آن كه بهدنبال خود مفاهیم جدیدی چون واقعیت مجازی، فضای سایبر و … را به همراه آورد؛ تغییر و تحولات زیادی در زندگی بشر ایجاد شد و ما را با جهان جدیدی مواجه ساخت. جهانی كه در آن متفاوت میاندیشیم، مینویسیم، میخوانیم، ارتباط برقرار میكنیم و به طور كلی جهانی كه در آن متفاوت زندگی میكنیم.
اساساً همیشه تكنولوژی، روش و طریقه زندگی انسانها را تغییر دادهاست. استفاده از تكنولوژی صرفاً منجر به سادهشدن كارها نمیشود، بلكه در روش اندیشیدن و ماهیت كار انجام شده تأثیر میگذارد، تأثیراتی كه عمدتاً عظیم و پیشبینی نشده هستند. اختراع خط، تكنولوژی چاپ، تلگراف، تلفن و تكنولوژی كامپیوتر را میتوان در همین راستا ارزیابی كرد؛ چرا كه هریک به نوبهی خود با تغییراتی كه بههمراه آوردند، باعث دگرگونی در زندگی بشر شدند. رسانههای نوین اطلاعاتی و در رأس آن اینترنت، موجب نوسازی فرایندهای اجتماعی است. این تکنولوژی تمام جنبههای زندگی مردم را تحت الشعاع قرارداده است. (جهانگرد؛ 1384: 3)
هرچند که انسانها به طور معمول در مقابل هر گونه تغییری مقاومت میکنند ولی باید این مهم را پذیرفت که مواجهه با این تغییرات گریزناپذیر است و این مقاومتها نیز شکستهخواهد شد و به همین علت باید همواره خود را برای این تغییرات که به سرعت و شتابان نیز صورت میپذیرد، آماده کرده و با یک شناخت خوب نسبت به میزان تأثیر هر یک از این تغییرات، اثرات سوء آن را به حداقل ممکن برسانیم.
با رشد شتابان تكنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات، به ویژه اینترنت و انتقال پرشتاب فعالیتها به زندگی فردی و جمعی انسان؛ فضاهای سایبر و محیطهای مجازی، اهمیتی روزافزون یافته و مجازی شدن را به نیروی محرك تغییر محیط زندگی انسان و از آن مهمتر به عامل اصلی تغییر الگوهای فكری و رفتاری و به معنایی دقیقتر “وجود انسان” تبدیل كردهاست. ( اوحدی؛ 1380: 9 )
همانطور كه جامعه شناس انگلیسی، آنتونی گیدنز[1] ( 1999 ) یادآور میشود، هرچه این تغییرات نهتنها ” در بیرون از اینجا ” اتفاق میافتد بلكه ” در اینجا نیز اتفاق میافتد – در خانههایمان و درون سرهای ما -، و در اینكه ما چگونه دنیا و جایی كه در آن هستیم، میبینیم. بنابراین، ما همه مسؤولیم تا در مورد تجربیاتمان از این تغییرات فرهنگی بیاندیشیم و بحث كنیم. واقعیت این است كه نمیتوان نسبت به این تغییرات بیتفاوت بود. بنابراین مهم است كه بدانیم كه چگونه این تغییرات میتواند تعاملات انسانی هرروزهی ما را تحت تأثیر قرار دهد. مهمتر اینكه برای تمام كسانی كه وارد دنیای كار میشوند لازم است تا نظرات خردمندانهای راجع به اینترنت داشته باشند. ( تربتی، 1389، ص 12 )
جوامع در حال توسعه نظیر ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با تغییرات فاحش در بافت اجتماعی خود مواجهند. با افزایش پرشتاب قشر تحصیلكردهی دانشگاهی، روز به روز بر میزان طبقهی نوظهور متوسط افزوده میشود. پیامد ایجاد چنین طبقهی اجتماعی در جوامع انسانی، تولید نخبگان جدید در سطح جامعه و تغییر در تركیب و ساختار نخبگان قبلی میباشد. این فرایند تدریجی در بلند مدت، منجر به تغییر ذائقهی ارتباطی عموم جامعه میشود.
اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی و ارتباطات بر این باورند كه تركیب و همگرایی، فناوریهای ارتباطاتی و تجدید ساختار نظام سرمایهداری در دهه های اخیر، سبب گشایش مرحلهی تازهای در تاریخ جوامع بشری شدهاست. مرحلهای كه با اصطلاحاتی نظیر جامعه فراصنعتی[2]، جامعه شبكهای[3]، جامعه اطلاعاتی[4]، جامعه پستمدرن[5]، جامعه مجازی[6] و امثالهم توصیف و تبیین شده است. “ویژگیهای این جامعهی نو را میتوان پدیدههایی از جمله اقتصاد اطلاعاتی جهانی، هندسهی متغیر شبكهای، فرهنگ مجاز واقعی، توسعهی حیرت انگیز فناوریهای دیجیتال، خدمات پیوسته و نیز فشردگی زمان و مكان، برشمرد” ( كاستلز؛ 1380: 15 )
ورود به این نوع جامعهی جدید همچون مرحلهی گذار از جامعهی كشاورزی به جامعهی صنعتی، تمامی جنبههای حیات بشری را تحت تأثیر قرار داده و تحولاتی عمیق را در ساختار جوامع و روابط میان افراد بهوجود آوردهاست، بهنحوی كه عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را با انبوهی از فرصتها و چالشهای اساسی مواجه ساخته است.
شبکههای اجتماعی از یک سایت ساده مانند موتور جستجوگر، امکاناتی را برای بارکردن فایلهای صوتی تصویری، گفتگوی مکتوب، پست الكترونیک و دیگر ابزارهای اشتراکگذاری به کاربران خود ارائه میدهند. شبکههای اجتماعی، محل گردهمایی صدها میلیون کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات میپردازند.
یكی از مهمترین ابعاد زندگی انسان كه از این پدیده تأثیرات عمیقی را پذیرا خواهد شد، بعد هویتی است. هویت[7] یكی از مهمترین مسائل جوامع میباشد. بیگمان میتوان گفت كه هویت از نیازهای روانی انسان و پیشنیاز هر گونه زندگی جمعی است.
از سوی دیگر امروزه جنبههای گوناگون مسألهی هویت از سوی متفكران و نظریهپردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شرایط كنونی ارتباطات جهانی، توسعه و رشد تكنولوژیهای مختلف، رویارویی مداوم فرهنگی و … سبب شده است كه مسألهی هویت در ابعاد مختلف به موضوعی كانونی در بررسیهای اجتماعی تبدیل شود.
شاید بتوان گفت، هویت دینی از مهمترین عناصر ایجادكنندهی همگنی و همبستگی اجتماعی در سطح جوامع است که طی فرایندی با ایجاد تعلق خاطر به دین و مذهب در بین افراد جامعه، نقش بسیار مهمی در ایجاد و شكلگیری هویت جمعی دارد و به عبارتی عملیات تشابهسازی و تمایزبخشی را انجام میدهد. به طور مثال دین اسلام و مذهب شیعه، به طور همزمان ضمن ایجاد تشابه دینی در بین افراد جامعهی ایران، آن ها را از سایر ادیان جدا میسازد. در جامعهی ایران برخلاف سایر جوامع ( که به دنبال حاشیهای کردن دین و برانداختن دینداران از اریکه قدرت و منزوی کردن آنان هستند )، با بهره گرفتن از نیروی مذهب در پنج قرن گذشته، حداقل سه انقلاب تمام عیار را سامان دادهاند. نخستین حرکتها در سال 880 شمسی با انقلاب صفویان برپایهی مذهب تشیع، دومین حرکت در سال 1285 شمسی با رهبری علمای طراز
خرید اینترنتی فایل کامل :
اول شیعه در انقلاب مشروطه و آخرین هم در انقلاب اسلامی سال 1357 شمسی با رهبری و هدایت مرجعیت شیعی شکل گرفت. (گودرزی، 1387: 50 )
در جامعه ما با توجه به آمار ارائه شده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 از سوی مرکز آمار ایران به دلیل آنكه جوانان ( علیالخصوص دانشجویان ) درصد بالایی از جمعیت كشور را تشكیل میدهند؛ این مسأله در رابطه با این قشر فرهیخته و آیندهساز كشور اهمیتی دو چندان مییابد؛ چرا كه چنین قشری در هر جامعهای به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان قادر است تأثیر تعیینكنندهای بر آیندة جامعه بگذارد[8].
در این پژوهش نیز با توجه بیشتر به دیدگاه سوم ( تكنورئالیسم ) سعی میشود تا تأثیر شبكههای اجتماعی – با تأكید بر شبكة اجتماعی فیس بوك – را بر هویت دینی كاربران، مورد بررسی قراردهم.
- بیان مسأله
بیل گیتس[9] رئیس و مؤسس آمریکایی شرکت مایکروسافت، معتقد است تحت تأثیر فضاهای مجازی جدید که در آن تلویزیونها و كامپیوترها به یک شبکهی هوشمند جهانی مرتبط هستند، عناصر رفتاری انسانها شکل خواهندگرفت و این شبکهها ستون فقرات ساختار اجتماعی ما را تشکیل میدهند ( کاریزی؛ 1381: 329 ). فرهنگ مجاز واقعی تا حد واقعیت مجازی مورد قبول واقع میشود که استفادهی مناسب از آن برای بالا بردن سطح دانشمان نیروی نهفتهی زیادی دارد. استفادهی نادرست ممکن است زیانهای زیادی به همراه داشته باشد ( همان: 9) خصوصاً برای نسلی که درمقایسه با نسل قبل، با محرکهای فراوانی مواجه است ( عطاران؛ 1383: 198 ).
اینترنت، این فنآوری جدید ، جایی بین دو سوی ( قطب ) جبرگرایی فنی و سازهی اجتماعی قرار دارد و در انواع فعالیتهای آدمی رخنه کرده است ( پاترشیا؛ 1382: 403 ). اینترنت شکل و شرایط کنش اجتماعی و تجربه انسانی را در سرتاسر جهان تعیین میکند ( کاستلز؛1380: 13 ).
جوانان ممکن است این سؤال را بپرسند که تکنولوژیهای ارتباطاتی چه نقشی را در زندگی آنان بازی میکند؟ به ویژه اینترنت و شبكههای اجتماعی مجازی که جوانان را قادر به اتصال محلی، ملی و همینطور جهانی بطریق راههای ناموازی میسازد. امروز تحول و اثرات این تكنولوژیها برکنش جوانان به ویژه جوانان دانشگاهی مسألهی مهمی است که باید کارشناسانه بررسی و فواید و تبعات منفی آن در آیندهی دور و نزدیک مورد توجه قرار گیرد.
شبكههای اجتماعی اینترنتی یا مجازی، نسل جدید از پایگاههایی هستند كه مورد توجه كاربران شبكههای اینترنت قرار گرفتهاند. این شبكهها در سالهای اخیر به یكی از تأثیرگذارترین سرویسهای ارائه شده در اینترنت و وب تبدیل شدهاند و تحول شگرفی در نظامهای اجتماعی ملل مختلف ایجاد كردهاند. این شبكهها به گونهای متفاوت مناسبات اجتماعی و فردی را دچار دگرگونی كردهاند به طوریكه نه تنها نهادهای اجتماعی – هم از حیث كاركرد و هم از حیث ماهیت – دستخوش تغییرات شدهاند، بلكه این شبكهها بخشی از هویت دینی كاربران و كل عالم ارتباطات را نیز دستخوش تغییر و تحول كردهاند. به طوریكه گروهی از نویسندگان این تحول در عالم ارتباطات را مبدأ سبز فایلی میدانند، عصری که از آن تحت عناوین مختلفی نظیر: ” دهکده جهانی ” (مک لوهان)، ” جامعه مدنی جهانی “(دیوید هلد)، ” مدرنیته دوم ” (اولریش بک)، ” جامعه شبکهای ” (مانوئل کاستلز)، ” جهان رها شده ” (آنتونی گیدنز)، ” جامعه ارتباطی ” (جیانی واتیمو) و” مدرنیته سیال ” (زیگمون بومن) یاد میکنند.
از جمله اهداف ایجاد و توسعهی شبكههای اجتماعی مجازی میتوان به ساماندهی و پیوند گروههای اجتماعی مجازی بر محور مشتركات اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به اشتراك گذاردن علاقهمندیها توسط اعضاء و گروهها و ایجاد محتوا توسط آن ها و نیز توسعهی مشاركتهای اجتماعی و تعاملات انسانها، اشاره كرد.
هر شبکهی اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد. یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصربهفرد برای خود برگزیدهاست . البته میتوان شبکههایی را یافت که فرهنگ ارتباطاتی تقلیدی برای خود برگزیدهاند. فرد با عضویت در هر شبکهی اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی میشود که شامل برخورد، تکه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تیپ شخصیتی و ظاهری و … است. بدون تردید میزان تأثیرپذیری فرد از این محیط، صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبکهی اجتماعی هویت مطلوب خود را ترویج میکند. مثلاً در سایتهایی مثل فیس بوک و فرند فید و توئیتر، کاربر در کنار اینکه عضو جامعهی بزرگ سایت مورد نظر هست، در گروه و شبکههای اجتماعی کوچکتری نیز عضو میشود. هر کدام از این گروهها وابستگی خاص خود را دارند و به طبع فرهنگ ارتباطاتی مخصوص. پس فرد در تأثیر پذیری از فرهنگ ارتباطاتی این گروهها بر خود لازم میبیند که هویت ارتباطاتی ( سبک و هویت کنشهای کلی فرد در ارتباط با دیگران ) خود را تغییر دهد. هرچند این تغییر هویت موقت و محدود به زمان و مکان خاصی باشد. ولی بدون تردید در هویت واقعی فرد بیتأثیر نخواهدبود. بهطور کلی همهی اجزای یک شبکهی اجتماعی که فرد با آن در تعامل است در ضمیر ناخودآگاه فرد تأثیر میگذارد. هویت ارتباطی فرد نیز چیزی نیست که به ضمیر ناخودآگاه مرتبط نباشد. نگرشهای متفاوت از سوی مخاطبان، سیاستگزاران و دولتمردان به مقولهی شبكههای اجتماعی و سعی در مسدود و محدود كردن میزان دسترسی به برخی از این شبكهها در برخی از جوامع از یک سو و همچنین بروز و شكلگیری تحولات و جنبشهای سیاسی و اجتماعی با چاشنی شبكههای اجتماعی از سوی دیگر؛ این سؤال اصلی را مطرح میكند كه :
شبكههای اجتماعی چه آثار و پیامدهایی بر هویت كاربران دارند؟
انتخاب شبكهی اجتماعی فیسبوك نیز در این پژوهش، به علت تعداد بسیار بالای كاربران آن و یكی از تأثیرگذارترین شبكههای اجتماعی مجازی در اینترنت بودهاست.