در صنعت مواد غذایی تمایل افزاینده ای برای توسعه روش های اقتصادی به منظور تهیه محصولات غذایی با ارزش تغذیه ای و حسی بالا وجود دارد.خشک کردن یکی از گسترده ترین روش های مورد استفاده برای نگه داری میوه ها و سبزی هاست. طی خشک کردن، برای رسیدن به یک فعالیت آبی نهایی که پایداری میکروبی محصول را تضمین و تغییرات فیزیکی و شیمیایی را به حداقل برساند، درصد آب ماده غذایی تا حد معینی کاهش می یابد (صیاد، 1384). 1- 2- فرایند خشک کردن خشک کردن، فرایند کاهش رطوبت از طریق انتقال هم زمان حرارت و جرم است. انتقال حرارت از هوای اطراف به ماده غذایی موجب کاهش فشار بخار آب در سطح و تبخیر رطوبت سطحی می شود. در اثر این فرایند، گرادیان فشار بخار آب در ماده غذایی به وجود می آید که نیروی رانشی لازم برای خارج کردن آب از ماده غذایی را تأمین می کند (Fellows, 1990). 1- 2- 1- اهمیت خشک کردن یکی از قدیمی ترین تکنیک های انجام شده توسط بشر و همچنین یکی از مهمترین فرایندهای نگه داری که اثر فوق العادی ای بر روی کیفیت محصولات می گذارد خشک کردن است. هدف از خشک کردن مواد غذایی، حداقل کردن نیازهای انبارداری و بسته بندی و کاهش هزینه های حمل و نقل می باشد (ملکی و دخانی، 1374؛ فرجی، 1371). همچنین مقایسه روش های مختلف خشک کردن با خشک کن خورشیدی بویژه از جنبه تاثیر آن ها بر کیفیت محصول خشک شده نهایی می تواند اطلاعات مفیدی را جهت انتخاب مناسب ترین روش خشک کردن در اختیار دست اندرکاران تولید محصولات خشک شده از جمله تولید کنندگان لیمو خشک قرار دهد و در واقع این هدفی است که این پژوهش در پی آن است. 1-3- انواع خشک کردن از میان انواع مختلف منابع انرژی تجدید پذیر، انرزی خورشیدی از مهمترین آن هاست. استفاده از این نوع انرژی زمانی بیشتر اهمیت پیدا می کند که توجه بیشتری به بحران پایان یافتن منابع انرژی تجدید ناپذیر و مسأله آلودگی محیط زیست وجود داشته باشد (زارع و همکاران، 1384). در کشور ایران بیشتر روش های خشک کردن آفتابی سنتی، خشک کن های خورشیدی، آون و غیره استفاده می شود. 1- 3- 1- خشک کردن (به روش سنتی) اکثر میوه ها مانند بسیاری دیگر از محصولات کشاورزی به علت دارا بودن رطوبت و فعالیت آبی بالا فساد پذیرند و بعد از برداست باید در کوتاه ترین زمان ممکن به مصرف رسیده و یا در شرایط مطلوبی نگهداری شوند. از آن جایی که بازار مصرف تازه خوری در واحد زمان از قابلیت جذب محدودی برخوردار است، می بایست به نحوی فرآبند گردند که از فساد آن ها جلوگیری و زمان ماندگاری آن ها افزایش یابد (لکی و دخانی، 1374؛ فرجی، 1371). یکی از قدیمی ترین تکنیک های انجام شده توسط بشر و همچنین یکی از مهمترین فرایندهای نگه داری که اثر فوق العاده ای بر روی کیفیت محصولات می گذارد خشک کردن به روش سنتی است (صالحی زاده و همکاران، 1390). افزایش پایداری فرآورده نهایی در کنار دست یابی به ویژگی های کیفی مورد انتظار بازارهای مصرف از مهمترین اهداف فرآبند خشک کردن بشمار می آیند (صالحی زاده و همکاران، 1390). 1- 3- 1- 1- مشکلات روش خشک کردن سنتی مشکلات روش خشک کردن سنتی شامل افت کمی، رشد میکروارگانیسمها و ایجاد فساد، حمله حشرات، پرندگان و جوندگان، بارش ناگهانی باران، شرایط جوی نامطلوب و … است که موجب افت کمی و یفی در محصول می شود. در بسیاری از مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه، خرید خشک کن های صنعتی برای کشاورزان از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست و کشاورزان خرده به ندرت از این تجهیزات استفاده می کنند (سهیلی مهدیزاده و کیهانی، 1385). لذا استفاده از انرژی خورشیدی به صورت کنترل شده بسیار جذاب خواهد بود. فرایند خشک کردن باعث تغییراتی در بافت، عطر و طعم، ارزش تغذیه ای و رنگ محصول می شود که بررسی میزان این تغییرات و سعی در کاهش آثار فرایند از نکات قابل توجه در خشک کردن محصولات غذایی است. از بین مواد مذکور، محصولات خشک عمدتاً توسط سه ویژگی درصد چروکیدگی، رنگ و جذب آب ارزیابی می شوند (صالحی زاده و همکاران، 1390). یکی از مهمترین تغییرات فیزیکی که طی فرایند خشک کردن مواد غذایی ایجاد می شود، کاهش حجم آن است. از دست دادن آب و گرم شدن باعث ایجاد تنش در ساختار سلولی مواد غذایی می گردد که نتیجه این حالت، تغییر شکل و کاهش ابعاد آن است. تغییر شکل و کاهش حجم در اکثر موارد یک ویژگی منفی در نظر مصرف کننده است (Mayor and et al, 2004). 1- 3- 2- خشک کن خورشیدی با توجه به در دسترس بودن انرژی لایزال خورشیدی در کشور ما که در فصل برداشت اغلب محصولات کشاورزی با شدت مناسبی وجود دارد و متمرکز نبودن بیشتر مناطق کشاورزی و روستایی و همچنین اقتصادی نبودن استقرار صنایع در این گونه مناطق، استفاده از خشک کن های خورشیدی مناسب از لحاظ قیمت، کاربرد و انعطاف پذیری برای محصولات مختلف، باعث افزایش کمی و کیفی محصولات خشک می شود (سهیلی مهدیزاده و کیهانی، 1385). به طور عمومی خشک کن های خورشیدی بر اساس نحوه جریان هوا به دو دسته فعال با همرفت اجباری و دیگری غیر فعال با همرفت طبیعی تقسیم می شوند. 1- 3- 3- خشک کن خورشیدی فعال و غیر فعال در خشک کن های فعال جریان هوا با بهره گرفتن از مکنده یا دمنده برقرار می شود و اغلب این خشک کن ها علاوه بر انرژی خورشیدی از انرژی کمکی دیگری مانند سوخت های فسیلی یا انرژی الکتریکی بهره می گیرند، ولی در خشک کن های غیر فعال، جریان هوا در اثر اختلاف چگالی هوای سرد و گرم در داخل خسک کن ایجاد م خرید اینترنتی فایل متن کامل : ی شود (Ekechukwu and Norton, 1999). خورشیدی فعال و غیر فعال نیز هر کدام به سه دسته مستقیم، غیر مستقیم و تلفیقی تقسیم می شوند. در انواع مستقیم، محصول در محفظه خشک کن در معرض مستقیم نور خورشید قرار می گیرد که در برخی از محصولات نور مستقیم خورشید نوعی رنگ رسیدگی مطلوب ایجاد می کند. در انواع غیر مستقیم، دیوارهای محفظه خشک کن مات بوده و از کلکتور (جمع کننده) مجزا استفاده می شود. در این نوع خشک کن ها، عمل جذب انرژی خورشید توسط کلکتور انجام گرفته و هوای گرم شده در کلکتور به سمت محفظه خشک کن حرکت کرده و محصول در محفظه خشک می شود. نوع تلفیقی خشک کن ها ترکیبی از مستقیم و غیر مستقیم است یعنی هم هوای گرم شده در کلکتور از سرتاسر بستر محصول در محظه عبور می کند و هم خود بستر در معرض تابش مستقیم نور خورشید قرار دارد (Ekechukwu and Norton, 1999).
و موضوعات آموزشی، این گروه ها چون برنامه ریزی آموزشی، ارزیابی آموزشی، شیوه های آموزش، بهبود بازسازی سازمان، رفتار سازمانی، آمار و تصمیم گیری و امثال آن مواجه می شویم که به منظور ایجاد توان کار در زمینه آمورش در برنامه آموزشی منظور گردیده اند. 1 ـ 2 ) بیان مساله: در سالیان اخیر تمركز زیادی روی توسعه بازاریابی در زمینه منابع انسانی صورت گرفته كه تاثیر شگرفی روی بهره وری منابع انسانی بر جای گذاشته است. كه میتوان به مواردی نظیر بازاریابی در زمینه های آموزش منابع انسانی، برون سپاری منابع انسانی،تامین نیروی انسانی ماهر،تعین اولویت های توسعه منابع انسانی و .. اشاره داشت. در این بین شركت ها و سازمان هایی كه دارای تولیدات رقابتی در سطح بین المللی می باشند با درك اهمیت توجه به منابع انسانی سازمان در صدد افزایش سطح علمی و بهره وری پرسنل خود برآمده و به واسطه آن خواهان افزایش میزان قدرت رقابتی خود بوده اند. (بهبودی،49: 1391) با درك اهمیت و تاثیر روی بهره وری منابع انسانی،شركت های متعددی در صدد ارائه خدمات توسعه بهره وری منابع انسانی به مشتریان خود تاسیس گردیده است. موفقیت در نیل به بهره وری كامل مرهون بهره گیری از روش های متناسب تبلیغی بوده و بازاریابی خدمات منابع انسانی از جمله راهكار هایی بوده است كه اخیرا مورد توجه واقع گردیده است. اتخاذ روش های موفق بازاریابی بخصوص بازاریابی برای این دسته از شركت ها جز ملزومات موفقیت كاری بوده و بهره گیری از آیتم های بازاریابی مرتبط با موضوع فعالیت همانند بازاریابی مبتنی بر هدف (مشتریان) و نیز بازاریابی چهره به چهره درتماس با مدیران شركت ها و سازمان ها توانسته در سالیان اخیر راهگشای افزایش مشاركت برخی از شركت های همسو با شركت های اصلی در افزایش بهره وری منابع انسانی شده باشد.(رضائیان،198: 1386). بهره وری نیروی كار عبارت است از نسبت خروجی كالا یا خدمات معین و یا ارزش پولی آنها به كار ورودی یا میزان كاری كه برای تولید آن محصولات به كار گرفته شده است. در این بین این تحقیق با شناسایی مولفه های بازاریابی ارائه خدمات به جهت افزایش بهره وری منابع انسانی و توانمندسازی کارکنان،و بررسی همه جانبه آنها، قصد دارد كه با درجه بندی اهمیت این مولفه ها در كشور، با ارائه راهكار های كلیدی در جهت شناسایی مولفه های بازاریابی خدمات در ایجاد بهره وری نیروی انسانی اقدام نماید. شرکت مادر تخصصی فرود گاه های کشور از بدو پیدایش با هدف ارائه خدمات مسافرتی و پرواز به مشتریان داخل و خارج از کشور تاسیس گردیده و خود دارای بخش های مختلف اعم از بخش های عملیاتی و خدمات می باشد. با گسترش روز افزون رقابت در عرصه هواپیمایی و پرواز، و در ارتباط با مبحث خصوصی سازی در شرکت های دولتی در کشور که خود شامل شرکت هواپیمایی و شرکت مادر تخصصی فرودگاهی کشور نیز شده است، یکی از مباحث و تهدید های روبرو ، ایجاد فضای رقابتی به جهت توسعه بازار فروش خدمات فرودگاهی به مشتریان می باشد.شرکت مادرتخصصی فرودگاهی کشور که خود دارای بخش بازاریابی و فروش با مجموعه پرسنل و دست اندرکار می باشد، به منظور فایق آمدن بر مسائل مربوط به توسعه خدمات نوین و معرفی آن به جهت افزایش سود آوری، اقدام به ارائه راهکار هایی به جهت افزایش سهم بازار خود و رضایتمندی مشتریان نموده است. یکی از مهمترین موضوعاتی که مدیریت این سازمان، می بایست به آن توجه نموده و آن را در راستای اهداف متعالی بخش بازاریابی و فروش سازمانی قرار دهد، موضوع افزایش توانمند سازی کارکنان فروش خدمات با ارائه آموزش های موثر و نوین بازاریابی است. این مهم سبب گشته است که تحقیق حاظر به منظور ارزیابی تاثیر بازاریابی آموزشی بر توانمند سازی کارکنان فروش خدمات مطالعه موردی کارکنان بخش فروش و بازاریابی شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور صورت پذیرد. در برنامه های استراتژیک بازاریابی خدمات، یکی از اولویت های مهم به منظور افزایش اثر بخشی و کارایی اجرای برنامه های بازاریابی ، آموزش پرسنل مرتبط با کار به نحو احسنت و منطبق بر نوع فعالیت بازاریابی و فروش است.آموزش پرستل بخش فروش و بازاریابی شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور خود میتواند سبب افزایش و ارتقای کیفیت خدمات به مشتریان و کمیت سود آوری بعدی شود. اقدامات لازم برای ارزیابی عملکرد بخش فروش و بازاریابی فرودگاهی و کیفیت خدمات ، یکی از مشکلات اساسی خطوط هوایی و گردانندگان فرودگاه ها میباشد. هامفریز و فرانسیس در سال ۲۰۰۰ اظهار کردند که ارزیابی سطح خدمات بخش فروش و بازاریابی در فرودگاههای خاصی در ایالات متحده آمریکا، بدون روش استاندارد آموزش پرسنل به منظور بالابردن سطح توانمندی در رابطه با بازاریابی در مقیاس ملی انجام میگیرد. این تحقیق نیاز به ایجاد جو و محیط ملموس و اجرایی در افزایش درک و فهم پرسنل از آموزه های بازاریابی بسیار احساس شده است. در این خصوص، فرناندز و پاچکو در سال ۲۰۰۲ بر کمبود مطالعات در برخی کشورها که پارامترهای محلی محدودی دارند تأکید نموده و ضرورت استفاده از دیگر پارامترهای به خرید اینترنتی فایل متن کامل : دست آمده در فرودگاه های کشور های دیگر را یاد آور شدهاند سرویس و خدمات بازاریابی به مسافران محصولی است که کیفیت آن بستگی به جنبههای نگرش درونی فعالیتهای مختلف، مرتبط با این نوع خدمات دارد و شامل تمام فعالیتهایی است که از زمان ورود مسافران تا زمان خروج آنان انجام میگیرد.روی آوری به روش های افزایش توانمندی پرسنل فروش خدمات در فرود گاه ها، نیازمند القای سطحی مطلوب از آموزه های علمی و کارشناسی شده مبتنی بر شرایط موجود رد آن فرودگاه به منظور افزایش سطح فروش است.
تولید بیشتر، توزیع عادلانه ثروت، به دست آوردن سطح معیشت بالاتر و تأمین زندگی آسودهتر، هدف عمومی جوامع کنونی است که هریک به اشکال گوناگون در پی تحقق آن هستند (کشاورز،1389). عموماّ در کشورهای درحال توسعه، ساختار و اساس توسعه فعالیتهای اقتصادی بر پایه کشاورزی است. بنابراین کشورهایی که اساس آنها بر کشاورزی استوار است مزیت نسبی بیشتری در تولید دارند (کیانی راد،1389). نوغانداری و تولید فراوردههای ابریشمی ازجمله فعالیتهایی است که میتواند در کنار سایر فعالیتهای کشاورزی در یک دوره کوتاهمدت درآمدی را عاید خانوارهای روستایی نماید. وجود شرایط اقلیمی و امکانات مساعد توسعه نوغانداری و صنایع ابریشم در ایران و اشتغالزایی این فعالیت در بهرهگیری از بیکاریهای پنهان و نیروهای متمرکز در روستا از یک سو و گسترش صحیح آن متناسب با شرایط اقلیمی مناطق مختلف از سوی دیگر، میتواند درجهت رفع پارهای از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشاورزان مؤثر باشد (راهی، 1390). سیرتاریخ نوغانداری در ایران با سابقه دیرینهاش نشان میدهد که این حرفه طی دورههای مختلف و در مواجهه با موانع و مشکلات گوناگون هیچگاه ازبین نرفته و فراموش نگردیده بلکه همچنان افتان وخیزان مسیر خود را طی نمودهاست. تاریخ كهن ابریشم جهان گواهی موثر بر حضور ایرانیان در تولید و تجارت این محصول و تولید بافتههای ابریشمی نفیس از زمانهای دور تا به امروز میباشد. از ویژگیهای بارز این صنعت بهعلاوه صنعت فرش اشتغالزایی آن است. در صنعت ابریشم از مرحله نوغانداری تا تبدیل نهایی، مشاغل زیادی وجود دارد كه بعضاً مشاغل دائمی هستند. در این راستا رویکرد منطقی و برنامه ریزی شده به فعالیتهای جانبی کشاورزی و صنایع تبدیلی و صنایع دستی با افزایش سطح اشتغال و ایجاد درآمد نیز میتواند ضمن حفظ بافت روستایی به توسعه و احیاء آن کمک شایانی کرده، روستانشینی را اقتصادیتر نماید. نوغانداری و مشاغل مرتبط با آن مانند قالیبافی و تولید فراوردههای ابریشمی از جمله این فعالیتها میباشد که قادر است ضمن ایجاد انگیزه اقتصادی و بهکارگیری بخشی از نیروی کار روستا، درآمد نسبتاّ مناسبی را عاید خانوار روستایی نماید. به همین سبب بررسی علل گرایش کشاورزان و نیز عدم اقبال گروهی دیگر از آنان نسبت به این صنعت حائز اهمیت است. 2- بیان مسئله افزایش روزافزون مصرف فراوردههای ابریشمی به سبب ارتقاء سطح زندگی مردم به ویژه در کشورهای توسعهیافته و محبوبیت این محصولات نزد دوستداران محیط زیست در جهان به سبب اهمیت خواص فیزیکی و شیمیایی ابریشم برای سلامت و بهداشت از یک سو و توقف یا کاهش فعالیت نوغانداری در کشورهای توسعهیافته به سبب محدودیت زمین و افزایش دستمزد نیروی کار، فرصت مناسبی برای کشورهای درحال توسعه فراهمآورده است تا با بهکارگیری روشهای نوین، تولید ابریشم را در کشورهای خود افزایش دهند. با ظهور پدیده صنعتی شدن در برخی کشورها نظیر ژاپن و کره جنوبی از رونق این فعالیت کاسته شده، این کشورها دارای مزیت نسبی در بخش صنعت ابریشم گردیدند. از طرف دیگر کشورهایی مانند هندوستان و چین همچنان که در مسیر صنعتی شدن گام برمیدارند اما طلایه داران تولید ابریشم درجهان هستند (راهی، 1390). در سال های اخیر فعالیت نوغانداری در ایران با رکود شدیدی مواجه شده است. این امر نه به دلیل عدم قابلیتهای این سرزمین پهناور است بلکه بروز برخی از موانع و مشکلات، امروزه نوغانداری و تولید ابریشم در ایران را همانند برخی دیگر از زیربخشهای کشاورزی به چالش کشیدهاست (صیداوی و همکاران، 1385). بهطور کلی چالشهای پیش روی صنعت نوغانداری را میتوان بدین شرح خلاصه نمود: عدم رغبت كشاورزان به دلایلی همچون بالا بودن نرخ نهادههای كشاورزی، نوسانات قیمت پیله و ابریشم، ناپایداری بازار، پایین بودن قیمت پیله، كاهش صادرات فرش، عدم صرفه اقتصادی برای تولیدكننده پیلهتر و ابریشم، بالا بودن قیمت تمام شده نسبت به سایر كشورها، عدم ایجاد زیرساختهای تشكیلاتی مناسب، عملكرد پایینتر نسبت به هیبریدهای پرتولید در برخی كشورها به دلیل عدم رعایت شرایط استاندارد پرورش، سنتی بودن سیستمهای تولید و خصوصیات ژنتیكی هیبریدهای ایرانی، عدم وجود صنایع تبدیلی متنوع، واردات رسمی و غیر رسمی پیله و ابریشم به دلیل وجود نخ های ارزانتر از قیمت تمام شده داخلی و بالا بودن دستمزد كارگران نسبت به برخی كشورهای دیگر. 3- ضرورت و اهمیت تحقیق بهدلیل اینکه نوغانداری یک فعالیت جانبی برایكشاورزان محسوب میگردد، تاکنون كمتر مورد توجه و حمایت بوده است.از سوی دیگر 95 درصد تولیدات نخ ابریشم صرف تولید فرش ابریشمی میشود كه بازار آن صادراتی است و مصرف داخلی آن بسیار محدود است، لذا فعالیتهای نوغانداری بسیار وابسته به تحولات بینالمللی صادرات فرش است. حجم قابل توجهی ازابریشم مورد نیاز كشور از طریق واردات تأمین میشود، این در حالی است كه با حمایت از نوغانداران داخلی و ایجاد انگیزه در کشاورزانی که به طور بالقوه از امکانات پرورش کرم ابریشم برخوردارند امكان افزایش تولید ابریشم داخلی و ایجاد فرصت اشتغال برای كشاورزان شمال كشور فراهم میشود. ابریشم به دلیل بالابودن ارزش افزوده، از ظرفیت قابل توجهی برای ایجاد فرصتهای شغلی برخوردار است. به كار انداختن چرخهای تولید ابریشم در شمال كشور ضمن افزایش نقدینگی در بازارهای داخلی، قدرت صادراتی ایران در حوزه صادرات غیرنفتی را نیز افزایش میدهد. عمده پژوهشهای علمی و تحقیقاتی در حوزه صنعت نوغانداری و ابریشم در دنیا به استثناء مواردی که به کلیگویی درخصوص سیاستهای اتخاذ شده توسط دولتهای کشورهای نوغانخیز پرداخته است یا پژوهشهایی که صرفاَ به روشهای اصلاح نژادی کرم ابریشم، درختان توت و غیره معطوف بوده است، توجه کمتری به بررسی تأثیرگذاری این سیاستها و راههای توسعه آن داشته است. در ایران نیز مطالعات صورت گرفته درخصوص صنعت نوغانداری و ابریشم بیشتر در راستای بررسیهای مربوط به توسعه این صنعت در قالب مطالعات طرح توسعه نوغانداری و صنایع ابریشم ایران و نیز موضوعات مرتبط با اصلاح نژاد کرم ابریشم و درخت توت و آفات و بیماریهای آنها معطوف بوده و در مجموع کمتر به بررسی علمی علل کمرنگ شدن استقبال کشاورزان از این حرفه دیرینه و عوامل مؤثر در پذیرش آنان پرداخته شدهاست. لذا انجام طرحهای پژوهشی در این خصوص ضروری به نظر میرسد. 4- اهداف تحقیق 1-4- 1- هدف کلی: هدف کلی این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش نوغانداری در میان کشاورزان استان گیلان است. برای این منظور اهداف اختصاصی زیر مدنظر میباشند: 1-4-2- اهداف اختصاصی: بررسی ویژگیهای فنی مؤثر بر پذیرش نوغانداری بررسی ویژگیهای اقتصادی تأثیرگذار بر پذیرش نوغانداری بررسی ویژگیهای اجتماعی مؤثر بر پذیرش نوغا خرید اینترنتی فایل متن کامل : نداری 5- محدودههای تحقیق 5- 1- محدوده مکانی: این تحقیق در محدوده جغرافیایی استان گیلان و مشخصاّ در روستاهای شهرستانهای لنگرود و شفت انجام شدهاست.
دوبرین،توان مدیریتی رادرنحوه به کارگیری منابع سازمانی برای تحقق اهداف سازمانی واستفاده بهینه از آن، ازطریق کارکرد برنامه ریزی،سازماندهی وکنترل می داند(دوبرین[1]،1994). مهارتهای مدیریتی ازجمله مسائلی است که ،ازابتدای شکل گیری مدیریت به معنای امروزی آن مورد توجه صاحبنظران ومحققان بوده است.( کتز[2];1375). اهرم، می تواند عایدات سهامداران را به صورت چشمگیری تغییردهد.بنابراین نحوه تامین مالی ومیزان اتکای شرکت بربدهی ها جهت تامین دارائی ها ،می تواند برسود وبازده ی حقوق صاحبان سهام تاثیرگذار باشد. گسترش دامنه فعالیت واحدهای تجاری ،نیازهای مالی جدیدی را به وجود می آورد که ازمنابع بیرونی ودرونی امکان تآمین دارد.منابع مالی درونی شامل سود انباشته واندوخته هااست.منابع بیرونی شامل بدهی های بهره دار وحقوق صاحبان سهام است.استفاده از منابع بیرونی ازنظر هزینه سرمایه ومیزان بهره یا سودتقسیمی آن،دارای منافع ومخاطراتی است وبه تبع آن ،بر روی بازده وقیمت سهام وسودحسابداری تاثیردارد. استفاده ازبدهی بلندمدت جهت تامین مالی از یک سوتعهدات مالی برای شرکت ایجاد کرده واتکاء بیش ازحد به آن به افزایش اهرم مالی به تبع آن به افزایش احتمال ورشکستگی وعدم پرداخت اصل وبهره وام منجر می شود.مخصوصا درمورد شرکت هایی که از نظر موقعیت مالی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند،استفاده بیش ازحد از بدهی بلند مدت ،میزان تعهدات شرکت را سنگین کرده وباعث افزایش ریسک مالی وورشکستگی سهامداران می شود.ازاین رو، تقاضا برای سهام شرکت دربورس کاهش می یابد،که این امر خود باعث کاهش قیمت سهام ودرنتیجه کاهش بازده حقوق صاحبان سهام می شود و دربرخی کشورها هرقدر نسبت وام بیشتر شود،ریسک بالاتر خواهد رفت وبه تبع آن ،نرخ بازده مورد انتظار اعتباردهندگان ونرخ هزینه وام ها نیز افزایش می یابد که این امر می تواند مزیت ناشی از معافیت های مالیاتی را تحت الشعاع قرار دهد.(بریگام[3] ،2003). دراین فصل ابتدا مسئله تحقیق بیان می شود.هدف از ارائه این بخش آشنایی با موضوع تحقیق به صورت کلی ودرک جوانب آن به لحاظ علمی می باشد. پس از بیان مسئله وشرح اهمیت وضرورت انجام تحقیق ،به بیان سوالات وفرضیات تحقیق پرداخته ،سپس روش تحقیق به صورت مختصر ذکر شده وهمچنین یک تعریف کلی از متغیرهای تحقیق ارائه می گرددودرنهایت،این فصل باتعریف واژگان تحقیق به پایان می رسد.دراین فصل چارچوب کلی ازمسئله پژوهش ارائه شده است ودر فصول بعدی به چگونگی پاسخ دادن به این مسئله پرداخته می شود. خرید اینترنتی فایل متن کامل : 1-2.بیان مسئله باتوجه به موضوع تحقیق حاضر،که به بررسی رابطه مهارتهای مدیریتی واهرم بابازده حقوق صاحبان سهام می پردازد،یکی ازمهمترین تصمیمات مدیران یک شرکت،اخذتصمیم درموردانتخاب موثرترین روش تامین مالی می باشد.زیرا این اقدام تاثیر سریع خودرابرقیمت وبازده حقوق صاحبان سهام خواهدگذاشت.بنابراین توانایی مدیران دراخذتصمیمات مناسب علاوه برافزایش منافع سهامداران ،برجذب سرمایه گذاران موثراست.
میزان خسارتهای وارده به تولیداتکشاورزی بهوسیله علفهایهرز، بیماریها، حشرات و سایرآفات از مجموع خسارتهای وارده به محصولاتکشاورزی که در حدود 35 درصد میباشد، به ترتیب 45، 30، 20 و 5 درصد تعیین شده است.اگر چه کنترل شیمیایی در مورد بسیاری از عوامل خسارتزا موثر بوده و تحول زیادی در افزایش تولید بوجود آورده است، اما هزینه و تاثیر نامطلوب آنها بر محیطزیست و کیفیت محصولات کشاورزی منجر به توجه بیشتر به استفاده از روشهایی شده است که در آنها نیاز به مصرف مواد شیمیایی کم بوده یا نباشد (رنجبر و همکاران، 1386). تولید محصولات کشاورزی علاوه بر شرایط اقلیمی و مخاطرات پیش بینی نشده در وهله اول تابع عوامل مدیریتی خاصی است که تاثیرات مهمی در تولید پایدار کشاورزی دارد. این عوامل به طور کلی شامل مدیریت خاک، آب، آفات و بازاریابی است که هر یک از این بخشها، خود دارای مسایل و معضلات بیشماری است، اما در این بین، مدیریت تلفیقی آفات نقش مهمی در فرایند تولید محصولات کشاورزی دارد (نوری و همکاران، 1390). خسارت آفات به محصولات کشاورزی دارای سابقه طولانی بوده و هر ساله با وجود مصرف سموم شیمیایی نه تنها خسارت آفات کنترل نمی شود، بلکه سطح آلودگی مزارع نیز افزایش مییابد ( نوری و همکاران، 1385 به نقل از شریفی مقدم، 1383). در سالهای اخیر و با توجه بیشتر بشر به محیط زیست، کارگزاران بخش، مدیریت تلفیقی آفات را بهمنظور کنترل آفات و بیماریهای گیاهی معرفی نموده اند که مفید و در عین حال بیشتر از دیگر راهکارها به طبیعت نزدیک میباشد. مدیریت تلفیقی آفات، یک رهیافت موثر و حساس از نظر محیط زیست برای مدیریت آفات است که بر ترکیبی از روشهای معمول تکیه دارد. برنامه های مدیریت تلفیقی آفات از اطلاعات جامع و جاری درباره چرخه زندگی آفات و ارتباطات آنها با محیط استفاده می کند (2009 Ofuoku et al.,). ترویج اثر بخش مدیریت تلفیقی آفات نیازمند شناسایی محورها و مؤلفه های اصلی مدیریت تلفیقی آفات بهمنظور سیاستگذاری و برنامه ریزی عملی با مشارکت کشاورزان است. این مهم می تواند از طریق اجرای برنامه های مدیریت تلفیقی از طریق رهیافتهای مشارکتی ترویجی همانند رهیافت مدارس مزرعهای صورت گیرد، زیرا در فرایند توسعه سرمایه انسانی مهمترین عامل بهشمار می آید و استفاده از رهیافتهای مشارکتی عامل موفقیت برنامه های توسعه کشاورزی از جمله مدیریت تلفیقی آفات محسوب می شود(شریفی و همکاران، 1386). علیرغم تلاش های فراوانی که در دهههای اخیر برای آموزش روستائیان صورت گرفته، هنوز دانش و آگاهی روستاییان برای مدیریت تلفیقی آفات کافی نیست. این امر از آن حکایت دارد که شیوه های بهکار گرفته شده از کارایی لازم برخوردار نبوده است. موفقیت برنامه های مدیریت تلفیقی آفات به انگیزشها، مهارت ها، و دانش کشاورزان و همچنین مشارکت گروه های محلی و جوامع بستگی دارد. 1-2- بیانمسأله آفات و بیماریهایگیاهی از عوامل مهم تهدیدکننده و محدودکننده توسعه کشت زیتون یا هر نبات دیگری نیز میباشند. نیاز مبرم کشور به روغن و وابستگی شدید به خارج از کشور جهت تأمین آن باعث شد تا سیاستگذاران بخش کشاورزی به منظور کاهش وابستگی اقدام به توسعه سطح زیر کشت گیاهان روغنی برای نیل به این هدف کنند که در این راستا یکی از گیاهانی که مقرر شد سطح زیر کشت آن به شدت افزایش یابد، زیتون بود. با توجه به برنامه وزارت جهادکشاورزی در راستای خودکفایی روغن خوراکی، جایگاه زیتون در تولید روغن مورد نیاز کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. شهرستان رودبار دارای1/7804 هکتار (تا پایان سال 91) سطح زیر کشت زیتون، که از این سطوح 9/5625 هکتار باغات بارده و 2/2178 هکتار باغات غیربارده میبوده (صالحی، سازمان جهادکشاورزی استان گیلان) و بدینجهت یکی از قطبهای تولید زیتون و نیز روغن زیتون در سطح کشور میباشد. تا چندی پیش به جز شرایط آب و هوایی فاکتور دیگری به طور عمده تهدید کننده این برنامه توسعه نبود ولی از مردادماه سال 83 که برای اولینبار آفت مگس زیتون از کشور گزارش شد، زنگ خطر به صدا درآمد و در مدت کمتر از سه ماه دامنه گسترش آفت ۱۳ استان را در بر گرفت. مگس زیتون یکی از مهمترین آفات زیتون است. لارو این آفت با تغذیه از گوشت میوه، باعث ریزش میوهها قبل از برداشت، کاهش کیفیت روغن زیتون و باعث ورود قارچهای بیماریزا از محل سوراخ ورودی لاروها شده و اسیدیته داخل میوهها را به میزان دو تا چهار برابر افزایش میدهد. اگر میوهها از واریتههای کنسروی باشد، بازارپسندی محصول به واسطه خسارت مستقیم لاروها از بین میرود و همچنین این حشره قادر است باکتری مولد گال زیتون را هم انتقال دهد. وزارت جهادکشاورزی به جهت جلوگیری از خسارت آفت مگس زیتون، هر ساله هزینه های هنگفتی را جهت تهیه و تدارک عوامل و تجهیزات مدیریت تلفیقی آفت متقبل می شود و خصوصاً نهادههای کنترل مگس زیتون از قبیل کارت زرد چسبنده، پروتئین هیدرولیزات و سم مالاتیون را بصورت رایگان در اختیار باغداران قرار میدهد ولی باغداران زیتون برای کنترل آفت مگس زیتون با مدیریت جهادکشاورزی شهرستان رودبار به روش مدیریت تلفیقی، همکاری نمینمایند (سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان، 1391). از آنجاییکه به دلیل وجود عوامل متعدد فردی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پیرامون کشاورزان، عوامل زیادی در پذیرش و عدم پذیرش و تغییر در سیستم تاثیرگذار هستند، بنابراین شناسایی این عوامل و جهت دادن سیاستها به سمت آنها، از جمله راهکارهای اصلی برای پذیرش مدیریت تلفیقی آفت مگس زیتون (Bactrocera oleae) برای باغداران زیتون است لذا این تحقیق سعی دارد عوامل دخیل در عدم مشارکت باغداران زیتون شهرستان رودبار در مدیریت تلفیقی آفت مگس زیتون را شناسایی، تا براساس آن بتوان راهکاری در جهت افزایش پذیرش مدیریت تلفیقی آفت مگس زیتون توسط باغداران زیتون شهرستان رودبار ارائه نماید تا راهگشای کارشناسان مجری طرح باشد. 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق اهمیت موانع پذیرش فنآوریها در توسعه کشاورزی پایدار، شناخت این عوامل کمتر به صورت یک موضوع فرعی و در چارچوب شناخت عوامل موثر بر پذیرش در مطالعات پیشین به آن پرداخته شده است. به همین دلیل، نمی توان چارچوب مشخصی برای شناخت موانع اصلی یافت. نکته شایان توجه دیگر، وابسته بودن موانع پذیرش به زمینه اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی منطقهای است که فنآوریها در آنجا معرفی شده است که به احتمال زیاد علت اصلی آن، خلاء و نبود یک چارچوب مشخص است (ویسی و همکاران، 1388). مگس زیتون (Bactrocera oleae) یکی از مهمترین آفات زیتون در مناطق زیتونخیز دنیا محسوب می شود(سروش و همکاران، 1389). در باغهایی که اقدامات کنترلی در آنها اجرا نمی شود این آفت تا 100 درصد خسارت ایجاد می کند (Cristofard et al., 2005). در ایران از گذشتهی دور مگس زیتون جزء آفات قرنطینهای بوده است. برای اولین بار در تاریخ پنجم مردادماه سال 83 در منطقه رستمآباد به وجود این آفت پی بردند. متعاقب مشاهده آفت در استان گیلان، آلودگی در زیتونکاریهای سایر استانها، از جمله زنجان و قزوین نیز مشخص شد. با ردیابیهایی که از این آفت در کل کشور به عمل آمد، مشخص شد که بیشتر نقاط زیتونکاری شدهی کشور آلوده هستند (Jafari and Rezaei, 2005). با توجه به اهمیت ویژهای که این آفت از نظر زیان اقتصادی روی میوهی زیتون دارد، لازمه تهیه برنامه اصولی در مدیریت کنترل آن میباشد. سازمان حفظنباتات کشور برای کنترل آفت مگس زیتون از سال 83 در سطح استانهای گیلان، قزوین و زنجان که بیشترین آلودگی به این آفت را داشتند اقدام به توزیع لوازم و تجهیزات کنترل این آفت نمود. در همین سال مقدار 1035000 کیلوگرم میوه آلوده به مگس زیتون، به جهت مبارزه با این آفت در شهرستان رودبار معدوم گردید و در همان سال خسارتی بین90-10 درصد به محصول زیتون باغات شهرستان رودبار وارد آمد (سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان). هم اکنون سازمان حفظنباتات با همکاری بخشهای ترویج و حفظنباتات مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان رودبار در حال مدیریت تلفیقی این آفت میباشد و با برگزاری کلاسهای آموزشی، برنامه رادیویی، توزیع لوازم و امکانات مبارزه با آفت مگس زیتون و اطلاعیههای پیشآگاهی، کشاورزان را ترغیب به استفاده از این روش نموده است. با این که مدت چند سالی است که از این روش برای کنترل آفت در شهرستان رودبار استفاده می شود ولی هنوز عده کثیری از باغداران زیتون از پذیرش آن خودداری می کنند. از آنجا که تحقیقاتی در زمینه پذیرش و یا عدم پذیرش مدیریت تلفیقی آفت مگس زیتون در کشور، علیالخصوص در شهرستان رودبار که مهد زیتون کشور است انجام نشده، نتایج حاصل از این تحقیق می تواند راهنمایی باشد برای مجریان طرح که به دنبال راهکارهایی برای افزایش پذیرش مدیریت تلفیقی مگس زیتون توسط باغداران زیتون و در نهایت، باعث افزایش بهرهوری گردد. این موضوع خود می تواند برای باغداران زیتون رودبار به جهت علمی و بهروز نمودن سطح آگاهی های آنان مثمرثمر واقع گردد. 1-4- اهداف و سوالات 1-4-1- اهداف 1-4-1-1- هدف کلی – بررسی علل عدم مشارکت باغداران زیتون در مدیریت تلفیقی مگس میوه زیتون. 1-4-1-2- اهداف اختصاصی – بررسی ویژگیهای فردی، زراعی، اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان. – تعیین سهم هر یک از عوامل موثر در عدم پذیرش مدیریت تلفیقی مگس زیتون. – بررسی میزان دانش (آگاهی) باغداران زیتون مورد مطالعه در مورد مدیریت تلفیقی مگس زیتون. 1-4-2- سوالات – چه تفاوتی بین گروه های پذیرنده مدیریت تلفیقی مگس زیتون از نظر ویژگیهای فردی، زراعی و اجتماعی وجود دارد؟ – چه عواملی در تبیین رفتار باغداران در پذیرش یا عدم پذیرش فناوریهای مدیریت تلفیقی تاثیرگذار است؟ 1-5- محدوده تحقیق محدوده تحقیق، شامل باغداران زیتون مناطق مختلف شهرستان رودبار در شهرهای رستمآباد، رحمتآباد، لوشان، منجیل و حومه مرکزی رودبار که دارای باغات زیتون بارده هستند میباشد و زمان اجرای طرح از بهمن سال1391 لغایت تیرماه 1392 در نظر گرفته شد خرید اینترنتی فایل متن کامل : ه است. 1-6- محدودیت تحقیق از مهمترین محدودیتهای تحقیق میتوان به عدم وجود آمار دقیق سطح زیر کشت و همچنین تعداد بهره برداران باغات زیتون بارده شهرستان رودبار و نیز سطح سواد پایین اکثر باغداران زیتون شهرستان رودبار و عدم آشنایی آنان به پاسخگویی به پرسشنامه ها اشاره نمود.