وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" فایل های مقالات و پروژه ها – ۲-۵-۴-تخریب دیوار در حال فروریزی – 7 "

 

۲-۵-۴-تخریب دیوار در حال فروریزی

 

بر اساس مفهوم ماده ۱۱۷ قانون مدنی، در مواردی که دفع ضرر به نحو دیگر ممکن نباشد و به تعبیر بهتر در موردی که تنها ضرورت دفع ضرر و نه ایجاد امکان بهتر برای انتفاع وجود داشته باشد یکی از راه های جلوگیری از بروز حادثه در جائیکه بنا در معرض فروریزی است، تخریب بناء است. توضیح آنکه در مواردی که یکی از شرکای اذن بر تجدید بنا را نمی دهد و بین مالکان مشاعی توافقی بر موضوع وجود ندارد، مالک مشاعی برای دفع ضرر می‌تواند اقدام به تخریب بنا نماید که این مجوز در ماده ۱۱۴ قانون مدنی تجویز شده است. در این صورت مالک مستنکف از تجدید بنا به تجدید آن ملزم می شود.

 

برخی از فقهاء معتقدند که در صورتی که سرتیر را صاحب آن بردارد و با وجود داشتن اذن این احتمال وجود داشته باشد که با تجدید نهادن آن صاحب دیوار متضرر شود، گذاشتن سرتیر مجاز نمی باشد، اما اگر بدون دلیل اقدام به زائل نمودن آن نمایند، اگر این عمل از ناحیه صاحب دیوار باشد و هیچ دلیلی بر مخاطره آمیز بودن سرتیر و یا ضرورت برداشتن آن در میان نباشد، وی مکلف و اجبار به اعاده می شود ولی اگر شخص دیگری چنین کاری کند، صاحب حق نمی تواند آن را بدون مجوز مالک سرجای اول بنا کند.

 

۲-۵-۵-الزام به رفع خطر

 

گاهی اوقات می توان با مرمت و تعمیر دیوار یا بنا، ضرر بالقوه را دفع نمود. بر اساس ماده ۱۱۴ در این موارد مالک مشاعی ملزم به بناء یا تجدید آن و تعمیر می‌گردد و حتی در موردی که دفع ضرر اقتضاء می‌کند، حکم ماده ۱۱۴ قانون مدنی را می توان در ارتباط با دیوار اختصاصی اجرا کرد. به گفته دکتر ناصر کاتوزیان:

 

«همان گونه که پرهیز از اضرار به همسایه می‌تواند مانع از تصرف های نامتعارف و آمیخته با قصد اضرار مالک شود ممکن است او را اجبار به پاره ای تصرف های متعارف ساخته و هیچ تفاوتی میان اعمال مثبت و منفی زیان آور و نامتعارف نیست، پیش از این، تردید داشتند که بتوان برای دفع ضرر از دیگران مالک را اجبار به تصرف کرد، ولی ضرورت های زندگی در شهرها و لزوم همزیستی همشهریان حق مالکیت را محدود می‌سازد و دیگر نباید آن را مطلق شمرد؛ در صورتی که همسایه بتواند با دیوار کشیدن در ملک خود دفع ضرر کند، بی‌گمان اجبار مالک لازم نیست. ولی در فرضی که به دلیل وضع ویژه ملک این کار ناممکن یا مستلزم ضرری تحمل ناپذیر و ناروا باشد، در اجبار او نباید تردید کرد، زیرا این اهمال نامتعارف، سبب برخورد خانواده ها و نقص در مالکیت همسایه می شود.»

 

شایان ذکر است در مواردی که بناء و دیوار خطرناک در بخش معبر عمومی، کوچه ها و اماکن عمومی و دالان های عمومی و خصوصی بوده و همچنین ‌در مورد بالکن ها و ایوان های مشرف و مجاور به معابر عمومی و دودکش های ساختمان ها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهر شود وفق بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها، شهرداری‌ها مکلف به اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم در رفع خطر از این بناها و غیره می‌باشند همچنین وفق ماده ۱۱۰ از همان قانون بناهای مخروبه واقع در محدوده شهر نیز مشمول وظایف شهرداری‌ها در اتخاذ تدابیر لازم مذکور در همان ماده می‌باشد.

 

۲-۶-عیب ساخت یا فقدان حفاظت

 

شرط مسئولیت مالک اثبات رابطه علیت میان خسارت وارده و عیب ساخت بناء و یا فقدان حفاظت است. در پرونده ای مالک با مقاطعه کاری، قراردادی مبنی بر بازرسی بالهای چرخ آسیاب، بسته بود، محوری که بالهای آسیاب بادی قدیمی روی آن محکم شده بود، در نتیجه پوسیدگی خال ورق بخشی از محور، سقوط کرده، شخص رهگذری را مجروح نمود. دادگاه تجدید نظر فارس اعلام نمود که به دلیل آنکه زیان دیده، فقدان حفاظت و علیت سقوط آن و آسیب دیدگی خود را ثابت نموده است، مالک مسئول است و اثبات تقصیر مقاطعه کار، مسئولیت وی در مقابل زیان دیده مرتفع نمی کند، این در حالی است که مالک اشکالات مربوط به وضعیت بنا را به اطلاع مقاطعه کار رسانده بود. دادگاه تبریز نیز در دادنامه شماره ۴۷۰/۴۷۱ مورخه ۳۰/۴/۸۶ دعوی زیان دیده به طرفیت شرکت آب و فاضلاب برای جبران خسارات وارده ‌ناشی از سرریز شدن آب و رسوبات از بند تصفیه خانه کنار زمین مزروعی جالیز خواهان را مورد قبول قرار داد و دفاع خوانده مبنی بر اینکه عدم لایروبی بند انحرافی آبرسانی به تصفیه خانه لیقوان، علت اصلی ورود خسارت بوده است و اهمال و قصور شرکت مذکور عامل اصلی حادثه بوده است را مورد قبول قرار نداد.[۸۱]

 

دادگاه در رأی خود آورده است صرف نظر از عدم ارائه قرارداد ادعایی، با توجه به اصل نسبی بودن قراردادها که مؤثر در حقوق اشخاص ثالث نمی باشد، شرکت آب و فاضلاب مسئول و متولی اصلی لایروبی بوده و مالکیت و اداره وی بر چنین مواردی جز حقایق انکار ناپذیر پرونده است و به فرض ثبوت ادعای شرکت آب و فاضلاب، مبنی بر داشتن قرارداد با شرکت آذر آبیاران این شرکت می‌تواند الزام شرکت آذر آبیاران را به جهت عدم انجام تعهدات قراردادی به جبران خسارات وارده مطالبه نماید. اینکه شرکت آب و فاضلاب، نظارت بر آب رودخانه ها و مسئولیت آن را به عهده آب منطقه‌ای آذربایجان شرقی و اردبیل دانسته است؛ در خور پذیرش نمی باشد چرا که خسارت مستقیماً از رودخانه و عملیات شرکت آب منطقه ای وارد نشده است بلکه خسارات ناشی از بند آبرسان به تصفیه خانه لیقوان حادث شده است و تولیت و نگهداری و حفاظت آن نیز به عهده وی می‌باشد.[۸۲]

 

دقت در این رأی نشان می‌دهد که تأکید بر حمایت از زیان دیده موجب شده است که با وجود قرائن موجود مبنی بر اقدامات پیشگیرانه مالک، وی مسئول مستقیم حادثه شناخته شد و هیچ بحثی در اثبات تقصیر نیز نشده است. ‌بنابرین‏ صرف اثبات رابطه علیت میان عیب و یا فقدان حفاظت و خسارت وارده کافی است و در صورت عدم اثبات این رابطه، مسئولیتی متوجه مالک نخواهد بود.

 

سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر ریشه فروریزی ساختمان ناشناخته باشد، آیا می توان مالک را بر اساس ماده ۳۳۳ قانون مدنی ایران محکوم نمود؟ به عنوان مثال هر گاه در اثر انفجار دیگ بخار تکه ای از ساختمان جدا شده و بر سر رهگذر اصابت کرده وی را مجروح نماید، به استناد مواد مذکور می‌توان حکم به جبران خسارت نمود؟ در پاسخ گفته شده است به محض آنکه فروریختن به جهت دیگری باشد ماده ۳۳۳ قانون مدنی اعمال نخواهد شد، چه این فروریزی ناشی از انفجار ترقه باشد یا دیگ بخار یا بمباران باشد.

" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 35 – 4 "

 

    1. جمشیدنیا، پیشن، ص ۱۱۵٫ ↑

 

    1. همان، صص۱۲۲-۱۲۰٫ ↑

 

    1. شهند، پیشین، ص ۴۳٫ ↑

 

      1. لالیو، پیر (۱۳۷۲). اجرای احکام داوری بین‌المللی، ترجمه سوسن خطاطان، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی، شماره ۱۶ و ۱۷، ص ۳۴۴-۳۴۱٫ ↑

 

    1. نوبهار، محمد رسول (۱۳۸۹). انکان تجدید نظر در آرای داوری تجاری بین‌المللی، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق، دانشگاه آزاد شوشتر، ص ۶۸٫ ↑

 

    1. داوودی، حمیدرضا (۱۳۹۲). شناسایی و اجرای داوری تجاری بین‌المللی، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق، دانشگاه آزاد تهران جنوب، ص ۳۳٫ ↑

 

    1. لالیو، پیشین، ص ۳۴۰٫ ↑

 

    1. جنیدی، پیشین، ص ۱۵۰٫ ↑

 

    1. روس، شارل (۱۳۵۰). حقوق بین‌الملل عمومی، ترجمه محمد علی حکمت، انتشارات دانشگاه تهران، ص ۱۱۴٫ ↑

 

    1. جنیدی، پیشین، ص ۲۴۰٫ ↑

 

    1. همان، ص ۲۴۱٫ ↑

 

    1. نوبهار، پیشین، ص ۷۸٫ ↑

 

    1. داوودی، پیشین، ص ۴۲٫ ↑

 

    1. جنیدی، بررسی تطبیقی قانون داوری، پیشین، ص ۱۱۱٫ ↑

 

    1. جنیدی، اجرای آرای داوری، پیشین، ص ۲۴۷٫ ↑

 

    1. الماسی، نجادعلی (۱۳۷۰). شناسایی و اجرای احکام مدنی خارجی در حقوق فرانسه، حقوق انگلیس و امریکا، نشریه دانشکده حقوق دانشگاه تهران، شماره ۲۵، ص ۸۷٫ ↑

 

    1. همان منبع ↑

 

    1. جنیدی، همان. ↑

 

    1. داوودی، پیشین، ص ۴۵٫ ↑

 

    1. متین، احمد (۱۳۷۰). آیین ددادرسی مدنی و بازرگانی، تهران: بیجا، ص ۷۹٫ ↑

 

    1. محبی، علیرضا (۱۳۷۹). قواعد و قوانین رأی‌ داوری بین‌المللی در کشورهای تابع قوانین کامن لا، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق، دانشگاه تهران، ص ۵۰٫ ↑

 

    1. همان، صص ۵۲-۵۱٫ ↑

 

    1. مرادی، علی اصغر (۱۳۸۲). روایتی از آرای داوری بازرگانی خارجی در حقوق ایران، ‌فصل‌نامه دادرسی، شماره ۵، ص ۹۳٫ ↑

 

    1. متین دفتری، پیشین، ص ۴۳٫ ↑

 

    1. نوبهار، پیشین، ص ۱۰۸٫ ↑

 

    1. جنیدی، پیشین، ص ۳۲۷٫ ↑

 

    1. قرائی، محسن (۱۳۷۶). شناسایی و اجرای آرای داوری بازرگانی خارجی، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه تهران، ص ۲۱٫ ↑

 

    1. افتخارجهرمی، پیشین، ص ۱۳٫ ↑

 

    1. سیفی، سید جمال (۱۳۷۷). قانون داوری تجاری بین‌المللی همسو با قوانین نمونه داوری آنسیترال، مجله حقوقی، شماره ۲۳، صص۸۱-۳۵٫ ↑

 

    1. روزنامه رسمی، شماره ۱۶۹۸۰، مورخ ۲۸/۳/۱۳۸۲٫ ↑

 

    1. روزنامه رسمی، شماره ۱۳۴۲۹، مورخ ۳۱/۱/۱۳۷۰٫ ↑

 

    1. قرائی، پیشین، ص ۲۵٫ ↑

 

    1. واحدی، جواد (۱۳۷۲). «ابلاغ رأی داور»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره سی‏ام(۱۳۷۲)، ص ۱۲۷٫ ↑

 

    1. نصیری، پیشین، ص ۱۷٫ ↑

 

    1. کاتوزیان، ناصر (۱۳۶۴). حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها، تهران:انتشارات بهنشر، ص ۱۶۶٫ ↑

 

    1. لالیو، پیشین، ۳۴۷٫ ↑

 

    1. نصیری، پیشین، ص ۴۲۷٫ ↑

 

    1. همان منبع. ↑

 

    1. داوودی، پیشین، ص ۱۰۱٫ ↑

 

    1. شیروی، پیشین، ص ۳۱۳٫ ↑

 

    1. همان، ص ۳۱۴٫ ↑

 

    1. همان، ص ۳۱۶٫ ↑

 

    1. داوودی، پیشین، ص ۶۲٫ ↑

 

    1. محبی، پیشین، ص ۱۶۳٫ ↑

 

    1. شیروی، پیشین، ص ۳۲۲٫ ↑

 

    1. قرائی، پیشین، ص ۶۱٫ ↑

 

    1. قرائی، همان. ↑

 

    1. همان منبع. ↑

 

    1. شریعت باقری، محمد جواد (۱۳۸۰). آثار الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون نیویورک ۱۹۸۵ ‌در مورد شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی، حقوق دادگستری، شماره ۳۶، ص ۹۶-۴۹٫ ↑

 

    1. همان، ص ۴۹٫ ↑

 

    1. شیروی، پیشین، ص ۳۲۹٫ ↑

 

    1. همان. ↑

 

    1. جنیدی، لعیا (۱۳۸۷). مسئله اجرای داوری ابطال شده، ‌فصل‌نامه حقوق و علوم سیاسی، دوره ۳۸، شماره ۴، ص ۱۵۵-۱۳۷٫ ↑

 

    1. شیروی، پیشین، ص ۳۳۳٫ ↑

 

    1. همان منبع ، ص ۳۳۵٫ ↑

 

    1. جنیدی، همان. ↑

 

    1. جنیدی، اجرای آرای داوری، پیشین، ص ۳۷۷٫ ↑

 

    1. محمدتقی، پیشین، ص ۱۱۲٫ ↑

 

    1. جنیدی، پیشین، ص ۱۱۹٫ ↑

 

    1. داوودی، پیشین: ۱۰۴٫ ↑

 

    1. ر ک: قانون داوری تجاری بین‌المللی، مصوب ۲۶/۶/۱۳۷۶ و تأیید شده در تاریخ ۹/۷/۱۳۷۶ توسط شورای نگهبان. ↑

 

    1. ماده ۸ قانون داوری تجاری بین‌المللی، مصوب ۲۶/۶/۱۳۷۶ ↑

 

    1. ر ک: قانون داوری تجاری بین‌المللی، مصوب ۲۶/۶/۱۳۷۶ و تأیید شده در تاریخ ۹/۷/۱۳۷۶ توسط شورای نگهبان، مواد ۱۱ به بعد. ↑

 

    1. ر ک: قانون داوری تجاری بین‌المللی، مصوب ۲۶/۶/۱۳۷۶ ↑

 

" دانلود منابع پایان نامه ها | ساختار انحصارکامل – 5 "

 

فرانسیس اجورث، اقتصاددان ایرلندی، با توجه به بحث‌هایی که برتراند مطرح می‌کند، نوعی از ساختار بازار انحصار چندجانبه را در نظر می‌گیرد که اگر در آن دو بنگاه وجود داشته باشند، ابتدا بنگاه نخست بر اساس شرط تعادل که از برقراری تساوی میان هزینه نهایی و درآمد نهایی به دست می‌آید، قیمت‌گذاری کرده و سود خود را حداکثر می‌کند. سپس بنگاه دوم، قیمتی پایین‌تر را برای محصول خود برمی‌گزیند تا سهم بیشتری از بازار را تصاحب کند. این کار بنگاه دوم موجب بروز جنگ قیمتی شده و تا رسیدن قیمت دو بنگاه به محل تلاقی منحنی‌های هزینه نهایی و تقاضای دو بنگاه کاهش می‌یابد. پس از رسیدن ‌به این نقطه، مجدداً یکی از بنگاه‌ها قیمت را افزایش داده و بنگاه دیگر نیز این کار تکرار می‌کند و این روند افزایش و کاهش قیمت در بازه مشخص‌شده ادامه می‌یابد.

 

ویژگی های این ساختار به شرح زیر است:

 

    1. شرایط ماکزیمم سازی سود : در یک بازار انحصار چندجانبه، هرگاه درآمد حاشیه‌ای برابر با هزینه های حاشیه‌ای شود، سود ماکزیمم خواهد شد.

 

    1. توانمندی تنظیم قیمت: شرکت‌های تولیدکننده در بازار انحصاری چندجانبه، تنظیم کننده قیمت هستند و اینطور نیست که مانند بازارهای رقابت کامل، قیمت پذیر باشند.

 

    1. ورود و خروج: موانع ورود در این حالت، بسیار زیاد است. مهمترین موانع در این حالت، صرفه‌های حاصل از مقیاس، پتنت‌هاو دسترسی به تکنولوژی‌های پیچیده و گران و فعالیت‌های استراتژیک که توسط شرکت‌های انحصارگر جهت جلوگیری و تخریب شرکت‌های نوظهور در بازار انجام می‌شود.

 

    1. تعداد شرکت‌ها : در این حالت، تعداد شرکت‌ها به اندازه‌ای کم است که فعالیت یک شرکت بر روی سایر شرکت‌ها تأثیرگذار می‌شود.

 

    1. سودهای بلندمدت: شرکت‌های انحصارگر چندجانبه می‌توانند سودهای غیرعادی بلندمدتی را کسب کنند. موانع زیاد پیش روی تازه واردان مانع آن می‌شود که آن ها بتوانند وارد بازار شده و سود اقتصادی انحصارگران را به صفر نزدیک کنند.

 

    1. تمایز در محصولات: در این نوع از بازارها، ممکن است محصولات استاندارد شده باشند مانند فولاد و یا ممکن است با یکدیگر متمایز باشند مانند اتومبیل.

 

    1. اطلاعات کامل: در این حالت، شرکت‌های انحصارگر، از هزینه های خود و توابع تقاضا اطلاعات کامل دارند، ولی شاید از اطلاعات شرکت‌های دیگر اطلاعات کامل نداشته باشند. خریداران نیز اطلاعات ناقصی از قیمت و کیفیت محصولات دارند.

 

  1. وابستگی متقابل: ویژگی‌های متمایز کننده بازار انحصار چندجانبه، وجود وابستگی متقابل در آن است. در این نوع بازارها معمولاً چند شرکت بزرگ وجود دارند. هر شرکتی اینقدر بزرگ است که عملکرد آن بر شرایط بازار تأثیرگذار است. ‌بنابرین‏، شرکت‌های رقیب از عملکرد شرکت دیگر مطلع بوده و به درستی عملکرد وی را پاسخ خواهند داد.

این موضوع بدان معنی است که هر شرکت، برای انجام هر عملی در بازار، باید پاسخ‌های رقبای خود را نیز در نظر بگیرد و متناسب با پاسخ‌های آنان فعالیت‌های خود را تنظیم کند. برای مثال، اگر شرکتی بخواهد تصمیم بگیرد که قیمت محصولات خود را کاهش دهد، می‌تواند تخمین بزند که رقبای خود نیز قیمت محصولات خود را بیشتر کاهش دهند و این منجر به یک رقابت شدید در قیمت شود. یا اگر شرکت بخواهد قیمت محصولات خود را افزایش دهد، باید تخمین بزند که رقبا، قیمت محصولات خود را افزایش می‌دهند و یا کاهش خواهند داد. این موضوع نشان دهنده درجه بسیار زیاد وابستگی متقابل در بازارهای انحصار چندجانبه است که در دیگر ساختارها وجود ندارد. مثال بازار انحصار چندجانبه در ایران، صنعت خودروسازی است که در آن تعداد کمی تولیدکننده و تعداد زیادی مصرف کننده وجود دارد.

 

ساختار انحصارکامل

 

در اقتصاد، انحصار در حالتی است که یک شرکت تسلط کامل و کافی بر روی کالا یا محصولی خاص دارد و می‌تواند مانعی برای ورود دیگر شرکت‌ها در بازار ایجاد کند. حالت انحصار در حالت عدم وجود رقابت اقتصادی میان کالاهای جانشین به وجود می‌آید. در این حالت انحصارگر تنظیم کننده قیمت است و قدرت کامل بازار دارد. به همین دلیل انحصارگر معمولاً تعداد کمتری کالا تولید کرده و با قیمت بالاتری به فروش می‌رساند که در نتیجه آن منجر به ایجاد سود اقتصادی برای آن می‌شود. انحصار هم از طریق طبیعی رخ می‌دهد و هم از ادغام عمودی و افقی ایجاد می‌شود. در برخی از کشورها قوانین رقابت وجود دارند که محدودیت‌هایی را برای انحصارگران اجبار می‌کند. انحصارگر بودن در بازار بالذات، بر خلاف قانون نیست. با این وجود، برخی از فعالیت‌های شرکت انحصارگر برای فضای کسب و کار نامناسب است و به وسیله قوانین ضد انحصار، از این موارد جلوگیری به عمل می‌آید.

 

قدرت بازار، توانمندی تأثیرگذاری بر روابط و شرایط مبادلات در بازار است. به نحوی که قیمت محصول توسط شرکت انحصارگر تنظیم می‌شود. (قیمت به وسیله بازار تحت شرایط رقابت کامل تحمیل نمی‌شود). اگرچه قدرت بازار انحصارگر بالا است، ولی انحصارگر توسط طرف تقاضای بازار محدود می‌شود. یک انحصارگر با یک منحنی تقاضا با شیب منفی روبروست، نه یک منحنی کاملاً بدون کشش. با توجه ‌به این موضوع، هرچه قیمت افزایش باید، انحصارگر تعدادی از مشتریان خود را از دست خواهد داد. عوامل به وجود آورنده انحصار را باید در عوامل پایدارساز آن در عرصه انحصاری شده جستجو کرد. انحصار وقتی به وجود می‌آید که امکان رقابت برای دیگران با صاحب انحصار وجود نداشته باشد و یا خیلی مشکل باشد. لذا یکی از سئوالات مطروحه ‌در مورد انحصار این است که هنگام وجود انحصار در بازار کالا یا خدمات‌، چه عواملی باعث می‌شود تا شرکت‌های دیگر نتوانند وارد این عرصه شده و به کسب سود بپردازند؟ موانع ورود دیگر شرکت‌ها به بازار قبضه شده توسط صاحب انحصار می‌تواند دارای ماهیت قانونی یا تکنیکی باشد که در زیر به چند نمونه از آن ها اشاره می‌کنیم‌:

 

    1. اصل اقتصاد اندازه : به حالتی که با افزایش حجم تولید محصول‌، عوامل تولید (نیروی انسانی‌، انرژی‌، مواد اولیه و. . .) لازم برای هر واحد محصول کاهش می‌یابد و در نتیجه باعث کاهش قیمت واحد محصول می‌شود‌، اصل اقتصاد اندازه می‌گویند. این ویژگی سبب کاهش هزینه های شرکت انحصاری شده‌، قدرت رقابت را از شرکت‌های کوچک سلب کرده و از ورود آن ها به بازار جلوگیری می‌کند. در نتیجه شرکت‌های صاحب قدرت انحصار می‌توانند با کاهش قیمت سبب ورشکستگی رقبای خود شده و به صورت انحصاری درآیند و سپس با افزایش قیمت و اجحاف به مصرف کنندگان به کسب سود بیشتر بپردازند.

 

    1. اصل اقتصاد قلمرو : به حالتی که یک تولید کننده با افزایش انواع محصولات تولیدی بتواند عوامل تولید کمتری برای هر واحد تولیدی از هر نوع مصرف کننده داشته باشد و در نتیجه کلیه اقلام تولیدی با هزینه کمتری تولید شوند‌، اقتصاد قلمرو می‌گویند.

 

    1. کنترل ورودی‌ها : در این حالت‌، چنانچه یک شرکت‌، مالک تمام منابع مواد خام لازم برای تولید یک محصول باشد باعث می‌شود تا دیگر شرکت‌ها از ورود به بازار مربوطه عاجز باشند.

 

    1. امتیاز اختراع: امتیاز اختراع‌، حقی است که توسط دولت تنها به مخترعین یک تکنیک یا محصول برای تولید آن داده می‌شود که درپی آن دارنده آن به طور موقت‌، صاحب امتیاز قانونی انحصار می‌شود هرچند که معمولا این امتیاز دایمی نیست و بعد از مدت معینی از بین می‌رود.

" پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۳-۱-۴- بررسی وضعیت عین محبوسه در حین حبس – 9 "

 

بنظر می‌رسد هزینه های زمان حبس را باید به سه قسم نمود : قسم اول هزینه های اعمال حق حبس می‌باشد که در هر حال لازمۀ احقاق حق حابس بوده و در حد متعارفی بعهدۀ اوست مگر آنکه هزینۀ اعمال حق حبس بیش از حد متعارف و معقول باشد که از باب تسبیب می توان بر مالک مقصر تحمیل نمود . قسم دوم هزینه های حفظ و نگهداری محبوس است که به تبع مالکیت مالک بر آن و مطابق قاعده بر عهدۀ مالک است هرچند حابس ناگزیر از انجام آن هزینه ها برای احقاق حق خود می‌باشد لکن نهایتاًً حق رجوع به مالک را خواهد داشت . حابس در انجام این هزینه ها امین است و حق تعدی و تفریط ندارد و در صورتی که هزینه های انجام شده بیش از مقدار معقول و ضروری باشد بعهده او خواهد بود . قسم سوم : هزینه های نافع برای اصلاح و ترمیم محبوس است که در جهت حفظ سودآوری محبوس انجام می شود اگرچه برای حفظ عین لازم نباشد چنین هزینه هایی تا مقداری که برای حفظ سودآوری ضرورت دارد مانند هزینه های قسم دوم است در جهت تکلیف حابس به حفظ و نگهداری که شامل حفظ و نگهداری منافع نیز می شود انجام شده است و مالک باید آن ها را بپردازد و اگر بیش از آن باشد به صورت فضولی عمل شده است و اگر در چهارچوب اداره مال غیر بتوان محلی قانونی برای آن پیدا کرد قابل وصول است و یا اگر اثر هزینه ها باعث افزایش قیمت شده باشد بعهده مالک است والا از این نظر که حابس تصرف غیرمجاز در انجام هزینه ها نموده نمی تواند آن ها را از مالک ادعا کند .

 

در هر حال سؤال این است که آیا در صورت انجام چنین هزینه هایی حابس مستحق ادامۀ حبس تا استیفاء هزینه ها نیز می‌باشد یا حق حبس با انجام التزامات ناشی از بیع مانند تسلیم مبیع یا پرداخت ثمن پایان می‌یابد و وی برای استیفاء هزینه ها تنها می‌تواند به دادگاه رجوع کند پاسخی برای این سؤال در قانون مدنی نیست ولی بنظر می‌رسد اگر حق حبس را یک حق استثنایی بدانیم چنانچه عدّه ای معتقدند ، نمی توان قائل به حبس در برابر هزینه ها بود و چنانچه حق حبس را یک حق اصولی بدانیم می توان گفت که تا انجام کلیه التزامات حابس حق حبس دارد . نظر دوم قویتر است .

 

۳-۱-۳-۳-۲- منافع محبوس در زمان حبس

 

با انعقاد بیع به تبع انتقال مالکیت عوضین منافع آن ها نیز منتقل می شود و مالک عین محبوس مالک منافع آن پس از عقد بیع است و ثبوت حق حبس برای حابس مانع از این حق نمی شود [۱۳۳] لذا فقهاء و حقوق ‌دانان معتقدند [۱۳۴] در زمان حبس مالک محبوس مالک منافع نیز می‌باشد و در صورتی که حابس منافع محبوس را استیفاء نماید و یا اتلاف کند بنا بر قاعدۀ ید[۱۳۵] و قاعدۀ اتلاف[۱۳۶] ضامن است و حابس بسان امین در پایان حبس باید حساب منافع مستوفا و اتلاف شده را تسلیم کند . ( استیفاء مانند سکنی در خانه ای که از جانب حابس بایع حبس شده است و اتلاف مانند اتلاف ثمرۀ درختان و غیرو . . . ) . مگر آنکه مأزون از انتفاع مجانی باشد .

 

اما در خصوص منافع غیر مستوفا در زمان حبس فقهاء دو قول ابراز داشته اند قول اول این است که حابس ضامن منافع غیر مستوفاست خواه آن ها را تحت عنوان منافع فائته به سبب حبس خواه تحت عنوان اتلاف در آوریم . تعلیلی که برای توجیه این قول در جامع المقاصد آمده است چنین می‌باشد : جایز بودن حبس غیر از سقوط حق المنقعه است و ثبوت اولی مستلزم ثبوت دومی نیست این قول مبتنی بر این است که مقتضی قاعده ید و اتلاف همچنان موجود است و مقتضای آن ضمان برای حابس است و مانعی جز جواز حبس برای آن در بین نیست و جواز حبس نیز صلاحیت ماتعیت در این مقام را ندارد.[۱۳۷]

 

شیخ در پاسخ به نظریه فوق می‌گوید در منافع فائته به حق دلیلی برای مسئولیت حابس نیست.[۱۳۸] در توضیح نظر وی گفته شده است اگر حبس مال غیر جایز باشد یا به جهت امانت مالکانه است یا به جهت امانت شرعیه و هر یک از آن ها توجیه دارد خصوصاًً بنا بر التزام ضمنی به تقابض معاوضی که مقتضی آن ملتزم شدن به استحقاق برای حبس است که باعث فوت منافع مال او گردیده است و این قویتر از تامین مالی است که بنا بر نظر مشهور در آنجا ، مال امانت شرعی است و ضمان ندارد و در خصوص نمائآت آن نیز گفته اند مضمونه نمی باشد و اگر تلف شود ضمان نیست زیرا امانت است.[۱۳۹]

 

این قول و توجیه از جانب صاحبنظرانی مطرح شده است که معتقد به مبنای التزام ضمنی در حق حبس می‌باشند . و در توجیه دیگری با تأکید بر اوجه بودن عدم ضمان حابس نسبت به منافع فائته در زمان حبس آمده است : زیرا دلیل ید منصرف از یدی است که بر مال غیر واقع شود یا بر مال غیر بحق عقلایی یا شرعی باقی بماند مثل موردی که به خاطر تقصیر صاحب مال ، مال او در دست متصرف بماند . اگرچه امانت شرعیه یا مالکیه بر آن صدق نکند ، تا چه رسد به اینکه اگر بگوییم در حق حبس محبوس امانت شرعیه است.[۱۴۰] باز در پاسخ به قول اول گفته شده است : اینکه گفته اند منافع فائته در ید حابس اتلاف محسوب می شود و به قاعده ید و امانت شرعیه متمسک شده اند . این تمسک به قاعدۀ ید در غیر محل خود است زیرا دلیل اتلاف مقید نیست و بحق بودن حبس موجب نمی شود که اتلاف بدون ضمان باشد . بلکه ‌آسان‌ترین سخن این است که فوت منافع تحت ید حابس اتلاف نیست پس اگر ضمان باشد ضمان ید است نه اتلاف . ولی در غیر از این مورد اگر مالک از استیفاء منفعت ملکش منع شود ضمان عقلائی پابت می شود هرچند که اتلاف هم صدق نکند بلکه می شود گفت جایز بودن امتناع در صورت امتناع دیگری ملازم با جواز حبس بدون ضمان اجرت منافع است وگرنه چه بسا که مشتری برای حیله بسادگی متوسل به امتناع برای اخذ اجرت منافع شود و ثمن را تأدیه ننماید.[۱۴۱]

 

مطلب دیگر این است که اگر مشتری از بایع حابس بخواهد از مال محبوس که در نزد او است انتفاع ببرد آیا با توجه به اینکه منافع در زمان حبس از آن اوست برای بایع اجابت آن خواسته واجبست یا خیر ؟

 

در پاسخ این سؤال فقهاء امامیه دو نظر و دو توجیه بیان داشته اند که با هم متفاوتند : نظر اول اینکه آنچه بر حابس است و او ملتزم به آن است تنها تقابض معاوضی است پس دلیلی در برابر قاعده سلطنت که مقتضی تسلط بر همه تصرفات است نیست و یکی از آن تصرفات اینکه شرط عبارت است از عدم تسلیم در صورت امتناع دیگری از تسلیم که بمعنای منع او از تصرفات است.[۱۴۲]

 

نظر دوم اینکه اشبه به قواعد ، وجوب اجابت است و اگرچه در آن مناقشه است و گفته می شود و در صورتی که مال محبوس در نزد حابس در دوران حبس تلف شود و تلف در اثر حوادث خارجی باشد عقد بیع منفسخ می‌گردد و حابس ضامن مثل یا قیمت محبوس نیست بلکه طرف مقابل عوض را که در اثر عقد از آن حابس شده بود نمی دهد یا اگر به او رد ‌کرده‌است پس می‌گیرد.این حکم مطابق قاعده مشهور « تلف مبیع قبل از قبض » است که تلف مطابق این قاعده از آن بایع خواهد بود.

 

برخی از حقوق ‌دانان معتقدند که در صورت تلف محبوس مبیع در ید حابس بایع ماده ۳۸۷ قانون مدنی که قاعده فوق را بیان داشته است مجری نخواهد بود زیرا مورد تعهد به اجازه قانون در اختیار متعهد بوده است.[۱۴۳]

 

۳-۱-۴- بررسی وضعیت عین محبوسه در حین حبس

مقالات و پروژه ها | مرحله دوم- برنامه­ ریزی درس: – 7

همچنین(لویس براون ، ۲۰۰۹) معتقد است که چرخه ی درس پژوهی برای معلمان فرصتی فراهم می‌کند ک

 

    • با دقت درمورد اهداف مرتبط با یک درس ویژه، واحد و یک موضوع تفکر کنند.

 

    • عمیقا ‌در مورد اهداف بلند مدت آن برای دانش آموزان فکر کنند. چه تفاوتی بین آنچه الان دانش آموزان هستند و آنچه که امیدواریم بشوند وجود دارد ؟

 

    • بهترین دروس در دسترس را مطالعه و بهبود بخشند؛

 

    • دانش خود را در باره موضوع تعمق بخشند و این کار را با در نظر گرفتن سوالاتی مانند آنچه در زیر آمده انجام دهند: چه دانش و درک ‌و فهمی دارای اهمیت است؟ این دانش و درک وفهم چگونه گسترش می‌یابد؟ تفاوت بین درک وفهم و آگاهی دانش آموز چیست؟

 

    • راجع به اهداف بلند مدت برای دانش آموزان عمیقا فکر کنید. اختلاف و شکاف بین اینکه دانش آموزان الان چه کسانی هستند و آنچه امیدواریم در آینده باشند چیست؟

 

    • بهترین درس های در دسترس را بررسی و توسعه دهند.

 

    • اطلاعات دانش آموزان را درباره ی موضوع گسترش دهید و این کار را با در نظر گرفتن سوالاتی مانند زی انجام دهید: چه دانش و اطلاعاتی مهم هستند؟ این دانش و اطلاعات چگونه به وجود می‌آیند؟اختلاف موجود در دانش و درک و دانش آموز وجود دارد؟

 

    • درس را با همیاری طراحی کنند.

 

    • تفکر دانش آموزان را پیش‌بینی کنند.

 

    • با دقت رفتار ویادگیری دانش آموز را بررسی کنند.

 

    • راهکارهای آموزشی قدرتمند را بسازند- به عنوان نمونه، راهکارهای پرسش کردن را توسعه دهید که علاقه و یادگیری را در دانش آموزان تحریک کنند.

۲ -۴ -۷- تاریخچه­ درس پژوهی

 

تاریخچه­ درس پژوهی به قبل از سال­های ۱۹۰۰ میلادی بر می­گردد. اگر چه آموزش ضمن­خدمت معلمان در مدرسه به اوایل دهه­ ۱۹۶۰ میلادی بر می‌گردد، ایده ی تلفیق آن با درس پژوهی در اواسط دهه­ ۱۹۶۰ میلادی بنا شد. این تلاش های مردمی، ده سال بعد توسط سیاست­گذاران آموزشی ژاپن مورد توجه قرار گرفت، اما با وجود حمایت و تشویق دولت ژاپن، انجام این فعالیت به صورت داوطلبانه باقی ماند(فرناندز و یوشیدا، ۲۰۰۴).

 

ایزودا[۳۵] (نقل از ایوبیان،۱۰ :۱۳۸۵ الف )در این رابطه می­نویسد:

 

معلمان از طریق درس­پژوهی، سبک تدریس خود را بهبود می­دادند.چنین پژوهشی که شامل مشاهده­ تدریس یکدیگر است، در حدود سال­های ۱۸۷۰ یعنی در شروع دوران سلطنت می جی[۳۶] به معلمان ابتدایی ژاپنی در دانشگاه سکوبا[۳۷] ارائه گردید و در آن، معلمان را با روش تدریس به سبک سخنرانی آشنا می­کردند، چرا که در دوران قبل از می جی تنها روش تدریس در ژاپن روش تدریس خصوصی(معلم سرخانه) بود و دولت­مردان ژاپنی تلاش می­کردند تا هرچه سریع­تر روش­های جدیدی را برای بهبود سبک غربی تدریس به معلمان خود معرفی کنند. این تلاش­ها پس از گذشت بیش از صد سال به یک شیوه­ ژاپنی برای پژوهش تدریسی و به کار گیری برنامه درسی جدید و توسعه حرفه­ای منجر شد. در واقع از معلمان ژاپنی این انتظار می­رفت و می­رود که بیشتر، یک محقق آموزشی باشند.

 

لوئیس(نقل از ائتلاف منطقه­ای شمال غربی آیزنهاور در ریاضی و علوم،۲۰۰۳:۶)معتقد است که: “ژاپنی­ها تدریس به صورت سخنرانی را به تدریس برای فهمیدن تبدیل کرده ­اند.” هم­اکنون بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی(۹۹% معلمان ابتدایی و ۵۰% معلمان راهنمایی) و بعضی از دبیرستان­ها در ژاپن به طور فعال با این فرایند درگیر هستند(فرناندز و یوشیدا، ۲۰۰۴؛ اداره­ی آموزش و پرورش آمریکا). یک معلم ژاپنی(نقل از استیگلر و هیبرت،۱۹۹۹:۱۳۵)می­گوید: ” این که چرا ما درس پژوهی را انجام می‌دهیم نمی دانم؛ فقط این را می دانم که اگر این کار را انجام نمی دادیم، معلم نمی­شدیم.” معلم دیگری می­گوید: ” اگر وقت آزاد داشته باشم، به کلاس معلم دیگری می­روم و وانمود می­کنم که دانش ­آموز هستم.”

 

پس از آن­که نتایج TIMSSمنتشر شد و شکاف زیاد بین دانش ­آموزان آمریکایی و ژاپنی سخن اصلی آموزشگران و سیاستمداران آموزش ریاضی گردید، بررسی­ های ویدیویی روی روش­های تدریس برخی از کشورهای شرکت کننده در این آزمون، از جمله ژاپن صورت گرفت. نتایج این بررسی­ها نشان داد که معلمان ژاپنی از فرآیندی در تدریس خود، بهره می‌برند که موجب بهبود پیشرفت تحصیلی در دانش ­آموزان و توسعه حرفه­ای خود و در نتیجه تحول در فرایند یاددهی-یادگیری می شود. این فرایند سحرآمیز چیزی نبود به جز درس پژوهی.

 

از آن به بعد درس پژوهی که در ژاپن از دوره ی می جی شروع شده بود، در آمریکا از سال ۱۹۹۹ و پس از آن در چین ، آلمان و انگلیس از سال ۲۰۰۰، سنگاپور از سال ۲۰۰۱ و استرالیا از سال ۲۰۰۳، رسماً آغاز گردید(سرکارآرانی، ۱۳۸۵) در سال‌های ۱۹۵۰ در چین (چن ۲۰۱۱) و از سال‌های ۱۹۹۰ از منطقه ی اقیانوس آرام گذشت (لی ۲۰۱۱) و وارد ایالات متحده و کانادا شد. این روش الان در اروپا، افریقا و خاورمیانه به کار می رود (دادلی، ۲۰۱۲، شیمیزو و تاکویا، ۲۰۱۲)

 

۲-۴-۸- مراحل درس پژوهی

 

اگر چه شکل درس پژوهی در سراسر ژاپن متفاوت است ولی مراحلی که نشان دهنده ویژگی­های این روش است را ‌می‌توان توصیف کرد. درس پژوهی معمولاً طی مراحل زیر انجاممی شود.

 

مرحله اول- تبیین مسئله:

 

 

 

اساساً درس پژوهی یک فرایند حل مسئله است. ‌بنابرین‏ مرحله­ اول به تبیین مسئله­ای اختصاص دارد که فعالیت گروه درس پژوهی را برانگیخته است و هدایت خواهد کرد. مسئله می ­تواند یک سؤال عمومی (برای مثال برانگیختن علاقه دانش آموزان به ریاضی) یا سؤال جزئی­تر باشد (برای مثال، بهبود فهم دانش ­آموزان از چگونگی جمع کردن کسرهایی با مخرج های نامساوی) . سپس گروه به مسئله شکل می­دهد و برآن تمرکز می­ کند، به نحوی که بتواند در یک درس خاص کلاسی مطرح شود. معمولاً معلمان مسئله­ای را انتخاب می‌کنند که از فعالیت­های خود به دست آورده اند یا برای دانش آموزانشان دشواری­هایی ایجاد ‌کرده‌است.

 

 

مرحله دوم- برنامه­ ریزی درس:

 

هنگامی که یک هدف یادگیری انتخاب شد، معلمان برای برنامه ریزی و طراحی درس تشکیل جلسه می‌دهند. اگرچه در نهایت یک معلم، درس را به عنوان بخشی از فرایند پژوهش تدریس خواهد کرد، ولی خود درس محصول گروهی تلقی می­ شود. در این جا هدف نه تنها تولید یک درس اثربخش بلکه درک چگونگی و چرایی کارکرد درس برای افزایش فهم مطالب در میان دانش آموزان است. اغلب، برنامه ی اولیه ای که گروه تولید می‌کند، در جلسه ای برای همه معلمان مدرسه مطرح می شود تا به نقد در آید. بر مبنای چنین بازخوردی، نسخه ی تجدید نظر شده آماده­ی اجرا می شود. این فرایند برنامه ریزی اولیه ممکن است چندین ماه طول بکشد.

 

مرحله سوم- آموزش درس: