وبلاگ

توضیح وبلاگ من

رابطه ویژگی های شغلی و شخصیتی با میزان تعهد سازمانی در بین کارکنان مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران

:

با توجه به شرایط پیچیده و پویای جهان امروز و ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات كه باعث تبدیل شدن جهان به دهكده ای كوچك شده است و پیشرفت شگرف دانش و فناوری های گوناگون بشری و به تبع آن بالا رفتن سطح زندگی و توقعات انسان و همچنین تغییرات پرشتاب فرهنگی در جوامع سنتی ، می توان نتیجه گرفت كه دیگر نمیتوان سازمان ها را كه نمودی از جامعه هستند ، بدون در نظر گرفتن شرایط پویای محیط داخلی و خارجی اداره كرد.  بلكه افراد سازمانها نیز به همان اندازه دستخوش تغییر و تحولات قرار خواهند گرفت كه دراین بین بیشتر تحولات شامل واگذاری اختیار قدرت تصمیم گیری به افراد در سازمان است زیرا افرادی كه در عصر اطلاعات و ارتباطات و رشد علمی جوامع زندگی می كنند افرادی آگاه و توانمند هستند كه خواهان اختیارند . اگر چه امروزه بدلیل اینكه كاركنان در زیر فشار مالی زیادی به سر می برند بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی كار است ، ولی به تدریج كاركنان علاقه مند به انجام كارهای با مفهوم وخواهان استقلال شغلی بیشتری در كار خود هستند تا بدین طریق احساس ارزشمندی به آنها دست دهد. یكی از مهمترین مسائل انگیزشی كه امروزه با حجم گسترده ای در مطالعات روان شناسی صنعتی وسازمانی در غرب گسترش یافته، مساله تعهدسازمان[1] است ( اسماعیلی،1383:66 ).تعهد سازمانی عامل موثری در رفتار سازمانی كاركنان و بازده سازمان هاست و عبارت از نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به كل سازمانی است كه در آن مشغول به كارند . شخص دارای تعهد سازمانی ، نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد . در این راستا هر عاملی كه تعهد و تعلق خاطر كاركنان را افزایش دهد مهم و شایان توجه است. به همین منظور در این پژوهش به بررسی رابطه ویژگیهای شغلی[2] و ویژگی های شخصیتی [3]با تعهد سازمانی پرداخته شده است تا بتوان از طریق ابعاد ویژگی های شغلی كه شامل تنوع مهارت، اهمیت وظیفه، هویت وظیفه، استقلال و بازخور و ابعاد ویژگی های شخصیتی كه شامل وجدان ، ثبات هیجانی ، سازگاری ، برونگرایی و تجربه پذیری میباشد ، تعهد سازمانی كاركنان را افزایش داد. (مورهد، 1374)

بیان مسئله :

تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است كه در طول سالهای گذشته مورد علاقه بسیاری از پژوهشگران رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی خصوصاً روانشناسی اجتماعی بوده است. این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است كه شاید عمده ترین تغییر در این قلمرو مربوط به نگرش چند بعدی به این مفهوم تا نگرش یک بعدی به آن بوده است.  یكی از عوامل پنهان ، ولی تأثیرگذار در رفتار شغلی كاركنان ، میزان تعهد آنان به سازمان است.  توجه به تعهد نیروی انسانی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی اهمیت زیادی دارد (كتهاند و استراسر[4]، 2011).

دلایل زیادی وجود دارد از اینكه چرا یک سازمان بایستی سطح تعهدسازمانی اعضایش را افزایش دهد اولاً تعهدسازمانی یک مفهوم جدید بوده و به طوركلی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد.  برای مثال، پرستاران ممكن است كاری را كه انجام می دهند دوست داشته باشند ، ولی از بیمارستانی كه در آن كار می كنند ، ناراضی باشند كه در آن صورت آنها شغل های مشابه ای را در محیط های مشابه دیگر جستجو خواهندكرد.  یا بالعكس پیشخدمت های رستورانها ممكن است ، احساس مثبتی از محیط كار خود داشته باشند، اما از انتظار كشیدن در سر میزها یا به طوركلی همان شغلشان متنفر باشند . كارایی و توسعه هر سازمانی تا حد زیادی به كاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد .هر قدر كه شركتها و سازمانها بزرگتر میشوند بالطبع به مشكلات این نیروی عظیم نیز اضافه میشود. یكی از مهمترین مسائل انگیزشی كه امروزه با حجم گسترده ایی در مطالعات روان شناسی صنعتی و سازمانی گسترش یافته مسئله تعهد سازمانی است. صاحب نظران علم مدیریت تعهد سازمانی را چنین تعریف كرده اند : ((نگرش یا جهت گیری نسبت به سازمان كه هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد)) (ماتیو و زاجاك[5]، 1990).

آلن و می یر ( 1991) معتقدند كه تعهد یک حالت روانی است كه نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد. این اندیشمندان تعهد را به سه بعد تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری تقسیم كرده اند. امروزه باید به عوامل که باعث تعهد سازمانی در سازمان می شود توجه کرد که محقق در این تحقق به بررسی دو عامل ویژگی شغلی و شخصیتی می پردازد ریچارد هاكمن و همكارانش  پنج بعد شغل را در نظر گرفتند.  با توجه به الگوی ویژگی های شغلی، هر نوع كار یا شغلی را می توان بر حسب پنج بعد اصلی كار به شرح زیر بیان كرد :

1 : تنوع وظایف و مهارت ها

2 : بامفهوم بودن وظایف

3 : مهم بودن وظایف

4 : استقلال و اختیار دركار

5 : وجود بازخور در شغل

اهمیت و ضرورت پژوهش :

نیروی انسانی هر سازمان منبع گرانبهای آن سازمان است كه می تواند آن را در راستای نیل به اهدافش یاری نماید. كاركنان متخصص، وفادار، سازگار با ارزشها و اهداف سازمانی دارای انگیزه قوی و متمایل و متعهد به حفظ و ادامه عضویت سازمانی از نیازهای اصلی و بسیار ضروری هر سازمانی است.سازمان به كاركنانی نیاز دارد كه فراتر از شرح وظایف مقرره و معمول خود به كار و فعالیت بپردازند. چه بسا بسیاری از جوامع علیرغم بر خورداری از منابع طبیعی فراوان تنها به دلیل فقدان نیروی انسانی لایق توان استفاده از این مواهب را نداشته حال آنكه ملتهای دیگر با وجود عدم برخورداری از منابع طبیعی فراوان تنها به دلیل بهره مندی از نیروی انسانی متعهد مسیر پیشرفت توسعه و ترقی را با سرعت چشمگیری طی نموده اند.لوتانز اظهار می دارد كه در متون تحقیقی اخیر، نگرش كلی تعهد سازمانی، عامل مهمی برای درك وفهم رفتار سازمانی و پیش بینی كننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل آورده است.تعهد و پایبندی می تواند پیامدهای مثبت ومتعددی داشته باشد، كاركنانی كه دارای تعهد و پایداری هستند، نظم بیشتری در كار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر كار میكنند. مدیران باید تعهد و پایبندی كاركنان را با سازمان حفظ كنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشاركت كاركنان در تصمیم گیری وفراهم آوردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه

 كنند (مورهد، 1374)بنابراین از دلایل عمده بررسی تعهد سازمانی این است كه سازمان های دارای اعضای با سطوح بالای تعهد سازمانی معمولاً از عملكرد بالاتر، غیبت و تاخیر و جابه جایی كمتری برخوردار هستند. مطالعه تاثیر ویژگی های شغلی و شخصیتی بر تعهد سازمانی كه بواسطه تعهد باعث كاهش این مشكلات (ناشی از غیبت و كم كاری) میشود كاری بسیار موثر در این زمینه است. بنابراین مطالعه ویژگی های شغلی و ویژگی های شخصیتی  در مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران واقع در شهر تهران و بررسی میزان تاثیر آنها بر تعهد ،كمك شایانی در افزایش عملكرد كاركنان خواهد داشت.در واقع در پی آن هستیم تا ببینیم چگونه می توان افراد را متعهد كرد و در آنها احساس تعلق، وفاداری ومسئولیت ایجاد كرد و نقش اهمیت، تنوع، هویت، بازخورد ، استقلال ، وجدان ، ثبات هیجانی ، سازگاری ، برونگرایی و تجربه پذیری بر تعهد چگونه است.بنابراین به نظر می رسد که پژوهش حاضر از جنبه علمی و کاربردی می تواند نقشی در رسیدن به هدف شناخت و ارتقاءتعهد سازمانی داشته باشد.

اهداف پژوهش :

پیش بینی ویژگیهای شغلی  براساس مولفه های تعهد سازمانی

پیش بینی ویژگیهای شخصیتی براساس  مولفه های تعهد سازمانی

پیش بینی ویژگیهای شغلی  براساس تعهد سازمانی

پیش بینی ویژگیهای شخصیتی براساس تعهد سازمانی

فرضیه های پژوهش :

ویژگیهای شغلی مولفه های تعهد سازمانی را پیش بینی می کند

ویژگیهای شخصیتی مولفه های تعهد سازمانی را پیش بینی می کند

ویژگیهای شغلی تعهد سازمانی پیش بینی می کند

ویژگیهای شخصیتی تعهد سازمانی پیش بینی می کند

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی :

تعهد سازمانی :

تعهد سازمانی نوعی نگرش است. نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان. تعهد سازمانی یک حالت روانی است كه بیانگر نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد (آلن ومیر 18-1،1990)

ویژگی های شخصیتی:

ویژگی های شخصیتی به صفاتی پایدار در طی زمان باز می کردد که از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر چندان نکرده و به ماهیت فردی اشاره دارد (حق شناس،1388)

ویژگی شغلی :

ویژگی های شغل اشاره به چگونگی فعالیت ها، وظایف، تكالیف و ابعاد مختلف یک شغل دارد

تعاریف عملیاتی :

تعهد سازمانی:

میزان نمره ای است که ازمودنی از پرسشنامه تعهد سازمانی الن و مایر کسب می نماید.

ویژگی شغلی:

میزان نمره ای است که ازمودنی از پرسشنامه ویژگی شغلی هاکمن  کسب می نماید.

ویژگی شخصیتی :

میزان نمره ای است که ازمودنی از پرسشنامه ویژگی  شخصیتی نئو  کسب می نماید.

 

[1] – Organizational Commitment

[2]– Job characteristics

[3] – Personality Traits

[4] -Kethand & Straser

[5] -Mativ& Zajak

[6] – Rabinz

 


 


فرم در حال بارگذاری ...

رابطه ویژگی­های شخصیتی و مدیریت تعارض مدیران در هیأت‌های ورزشی استان فارس

برخی از علمای علم رفتاری معتقدند که تنوع گروه کاری از طریق تعارض، عملکرد را تحت تاثیر قرار می­دهد. در متون رفتاری از دو نوع تعارض سخن رانده­اند، یکی تعارض احساسی و دیگری تعارض وظیفه ­ای. مدیریتی که بتواند از تعارض احساسی بکاهد و تعارض وظیفه ­ای را به نحو شایسته­ای مدیریت کند موفق­تر خواهد بود. در این راه مدیران باید از منشاء تعارضات و نحوه تأثیرگذاری تنوع بر تعارض آگاه بوده و شیوه ­های مناسب برخورد با آن را بدانند (الوانی، دانائی فرد، 1380).

سبک­هایی که هر یک از مدیران برای حل تعارض انتخاب می­ کنند، تحت تاثیر ویژگی­های منحصر به فرد آن­ها نظیر شخصیت، نگرش­ها، سبک رهبری، جنسیت، شایستگی­ها و میزان قدرت و اقتدار آن­ها و نقشی که در تعارض دارند قرار می­گیرد (ایزدی، 1379). از جمله مهمترین عواملی که تعیین­کننده شیوه برخورد افراد با دیگران است شخصیت می­باشد. برای مثال مدیران ورزشی درونگرا از فعالیت­های ورزشی دیر بازده که فاقد برنامه­ های تبلیغی است و بعضاً پیچیده و درد سرساز است پرهیز می­ کنند. آن­ها در برابر تغییر و تحولات اساسی مقاومت می­ کنند و دوست دارند وضعیت موجود حفظ شود و برنامه­ های فعلی را سر و سامان دهند. مدیرانی که شخصیت برونگرا دارند در ایجاد روابط مؤثر بین کارکنان به ­ویژه مربیان و ورزشکاران قوی عمل می­ کنند؛ در سخنرانی و فن بیان استادند و سعی می­ کنند شیوه ­های رفتاری خود را با فرهنگ سازمان تحت سرپرستی و علایق افراد زیردست تطبیق دهند (نادریان جهرمی، 1386).

هرسی و بلانچارد[2] شخصیت و سبک را مترادف فرض کرده و معتقدند” شخصیت یا سبک رهبری یک فرد عبارت است از الگوی رفتاری که وی هنگام هدایت کردن فعالیت­های دیگران از خود نشان می­دهد”. بر این اساس شخصیت افراد تا حد زیادی شیوه حل تعارض آن­ ها را تعیین می­ کند ( هرسی و بلانچارد،1972).

در تحقیقات بسیاری ارتباط بین ویژگی شخصیتی که در حیطه تئوری پنج فاکتوری (کاستا و مک­کری[3] 1992) است با شیوه ­های حل تعارض مورد بررسی قرار گرفته است. تئوری پنج فاکتوری شخصیت توسط مک­کری و کاستا توسعه یافته است. آن­ها برنامه­ای را در پیش گرفتند که پنج عامل شخصیت، معروف به “پنج عامل نیرومند” یا “پنج بزرگ[4]” را شناسایی کردند. این پنج عامل شامل روان رنجورخویی[5]، برونگرایی[6]، فراخ ذهنی[7]، خوشایندی (توافق)[8] و وجدانی بودن[9] می­باشد (فورد وود و بل[10]، 2008 ).

سمت­ های مدیریتی متعددی در ورزش وجود دارد. کسانی که این پست ها را اشغال می­ کنند از طیف وسیعی از شیوه ­های مدیریتی و ویژگی­های انسانی برخوردارند. برخی مدیران موفق هستند و برخی دیگر نا موفق؛ باید دید آنچه یک مدیر را موفق می­سازد و به بیان دیگر کسی را واقعاً مدیر می­ کند چیست؟ (جکسون و پالمر[11]، 1988).

 

 

  • بیان مسأله

تعارض خواه­ ناخواه در زندگی سازمانی به وقوع می­پیوندد. روندهای اصلی نظیر تغییر­های مستمر، تنوع بیشتر ترکیب کارکنان، کارهای تیمی بیشتر (به صورت تیم­های خودگردان و مجازی)، ارتباطات چهره به چهره کمتر ( تعامل الکترونیکی بیشتر )، اقتصاد جهانی با مبادله­های میان فرهنگی بیشتر بروز تعارض را اجتناب­ناپذیر می­سازند (کریتنر و کینکی[12] ، 2001، به نقل از رضائیان، 1382).

بنابراین تضاد وتعارض پدیده­ای اجتناب­ناپذیر در زندگی بشر و مقتضای حیات اجتماعی است. در این میان سازمان با ماهیتی که دارد، محیط باروری برای پرورش و رشد

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 انواع تعارض­ها و عدم توافق­هاست. وجود افراد مختلف با ویژگی­های شخصیتی، نیازها، باورها، انتظارات و ادراکات متفاوت بروز تعارض را در سازمان اجتناب­ناپذیر کرده است. وفور اختلاف نظر و تضاد در سازمان­ها باعث شده است که میزان چشم‌گیری از وقت مدیران صرف جلوگیری، کاهش و حل این مشکلات شود (ایزدی، 1379).”برایان و کرونین[13]” منابع احتمالی تعارض را شامل تفاوت­های بین فردی، تعارض بین حوزه ها و گروه­ های گوناگون در سازمان، تعارض بین مدیران و مدیریت کردن، تعارض بین فرد و شغل، تعارض بین افراد و تعارض بین سازمان رسمی و غیر رسمی می­دانند ( مولینز، 2002). “بارون[14]” در یک مقاله تحقیقی ضمن استناد به تحقیقات متعددی اشاره می­ کند که ویژگی­های شخصیتی سبب بروز تمایلات خاصی نسبت به حل تعارضات بین فردی می­ شود. بعضی از افراد میل دارند که در صورت بروز اختلاف از طریق اجتناب و دوری از تعارض، عده­ای با مصالحه، برخی با رقابت و همین­طور گروهی با شکل­های دیگر حل تعارض با آن برخورد کنند. بنابراین انگیزه­ های غالب و فعال افراد از جمله عوامل اصلی تمسک آن­ها به یک سبک خاص برای حل تعارض به شمار می­روند (ایزدی، 1379).

با توجه به مطالب ذکر شده تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال است که:

  • آیا بین ویژگی­های شخصیتی و راهبردهای مدیریت تعارض مدیران هیات های ورزشی استان فارس رابطه وجود دارد ؟
  1. Mullins
  2. Hersey & Blanchard
  3. Costa & McCrae
  4. Big Five
  5. neuroticism
  6. extroversion
  7. openness
  8. agreeableness

5.conscientiousness

  1. Ford Wood & Bell
  2. Jackson ,& Pallmer
  3. 1. Kritner & Kinki
  4. 2. Brayan & Cronin
  5. 3. Barron
  6. Fisher
  7. Setin
  8. Hamm & Doberty
  9. Chelladurai

2 . Poloski & Sontor

 


 


فرم در حال بارگذاری ...

رابطه ی ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با خوش بینی

ای است از صفات یا شیوه های مشخص از رفتار کردن، فکر کردن، احساس کردن، واکنش نشان دادن و نظایر آن ها است (کریمی، 1385). مک کری وکاستا نظریه پنج عاملی صفات را بنا نهادند که شامل روان رنجورخویی، برون گرایی، گشودگی( پذیرا)، خوشایندی (توافق پذیری )، و وظیفه شناسی ( باوجدان بودن ) است (کاستا، 2000 ). روان رنجورخویی به صورت تمایل کلی به داشتن حالت های عاطفی منفی، ایده های غیر منطقی و درگیری با اعمال تکانشی مشخص می شود (نریمانی، عینی، دهقان، غلام زاده و صفاری نیا،1391). افراد برون گرا نگاهی امیدوارانه به آینده دارند (مک کری، 2000). گشودگی نسبت به تجربه، با یک تمایل کلی به گسترش اطلاعات جدید، داشتن تفکر واگرا و استرس های غیرمعمول مشخص می شود (نریمانی و همکاران،1391). ویژگی افراد خوشایند تاکید بر ارتباطات فردی و احساس همدردی با سایرین است و افراد وظیفه شناس،  تمایل به کنترل تکانه ها و به کارگیری طرح و برنامه برای رسیدن به اهداف شخصی دارند (حق شناس،1385 ).

مجموع ویژگی های شخصیتی، افراد روان رنجورخو را برای تجربه ی رویدادهای منفی و افراد برون گرا را برای تجربه ی رویدادهای مثبت آماده می کند (کار،1385 ). ششواهد پژوهشی نیز نشان داده است ویژگی شخصیت روان رنجورخویی با خوش بینی رابطه ای منفی و با بدبینی رابطه ی مثبت دارد (کریستین و همکاران، 2003؛ مشکی، 1385).و ویژگی شخصیتی برون گرایی با خوش بینی رابطه ی مثبت نیرومندی وجود دارد (کریستین[36]، براور[37] و بندورانت[38]، 2003). افراد پذیرا    عمیق تر از افراد غیرپذیرا هیجان های  مثبت و منفی را تجربه می کنند و افراد خوشایند، اساسا نوع دوست هستند و باور دارند که دیگران متقابلا کمک کننده هستند. در مقابل افرادی که در انتهای بعد خوشایندی قرار دارند، ستیزه جو، خود مدار، شکاک و بدبین می باشند (مک کری و کاستا، 1990؛ به نقل از روشن، 1385). افرادی که در وظیفه شناسی نمره ی بالایی می گیرند خوش قول و مطمئن هستند (مک کری، کاستا و بوش، 1986؛ به نقل از روشن، 1385) و به نظر افرادی خوش بین هستند.

سبک دلبستگی از جمله سازه هایی است که خوش بینی را در افراد شکل می دهد (هاینون[39]، 2004؛ تامپسون[40]1999). به نظر بالبی دلبستگی به معنای پیوند عاطفی است که در کودکی، بین کودک و مراقب اصلی وی شکل می گیرد و این دلبستگی بر رشد اجتماعی و احساس کودک در کل زندگی تاثیرگذار است (بالبی، 1989). آینزورث دلبستگی را به انواع دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دلبستگی ناایمن دوسوگرا تقسیم نمود (خوشابی و ابوحمزه، 1385). دلبستگی ایمن پایگاهی ایمن را ایجاد می کند که افراد به واسطه ی آن می توانند پاسخ های سازگارانه تری به محیط اطرافشان بدهند. تحقیقات نشان داده است که دلبستگی ایمن با احساس خود کفایتی بالا، احساس مثبت و منسجم نسبت به خود مرتبط است (میکولینسر[41]، 1995) و به این ترتیب، بافت خوش بینانه ای را برای رشد مستمر شخصیت مهیا ساخته که زمینه ساز مهمی برای شکل گیری خوش بینی است       ( تامپسون،1999 ). بنابراین افراد دارای سبک دلبستگی ایمن خوش بینی بالاتری نسبت به افراد دارای سبک های دلبستگی ناایمن دارند. شواهد پژوهشی نیز این فرضیه را تایید کرده است (ازجمله پژوهش های: چگنی،بهروزی،شیخ شبانی هاشمی مهرابی زاده هنرمند،1391؛ معدنی پور، رنجبر، کاکاوند و ذاکر، 1390؛ یلسین، 2011). بوو[42] (2010) نیز در پژوهش خود نشان داده است که افراد خوش بین دارای سبک دلبستگی ایمن و افراد بدبین افرادی افسرده  و دارای سبک های دلبستگی ناایمن هستند. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به سوالات زیراست:

1- آیا بین ویژگی های شخصیت و سبک های دلبستگی با خوش بینی رابطه ای وجود دارد؟ و 2- سهم متغیرهای پیش بین (ویژگی های شخصیت یا سبک های دلبستگی) در پیش- بینی متغیر ملاک (خوش بینی) چقدر است؟

[1]-Reeve

[2] – Seligman

[3] -Mihalei

[4] -Snider

[5] -Lopez

[6] – Carr

[7] – Tiger

[8] -Taylor

[9] -Peterson

[10] – Pritchett

[11]-explanatory style

[12] -Scheier

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 

[13]– Carver

[14] -traits

[15] -Mc Crae

[16]-Costa

[17]-Pervin

[18] -John

[19] -neuroticism

[20]– extraversion

[21] -openness

[22] -agreeableness

[23] -conscientiousness

[24] -Bowlby

[25] -Ainsworth

[26]-Secure attachment

[27] – avoidant attachment

[28]– anxious attachment

[29] – Hazan

[30] – Shaver

[31] – Bridges

1-Albert u

[33]– Mania

[34]– Bergesio

[35]– Bogetof

[36] – Christian

[37] – Brawder

[38] – Bandoarant

[39] – Heinonen

2-Thompson

[41] – Mikulincer

[42] – Boo

 


 


فرم در حال بارگذاری ...

رابطه­ ی بین شیوه فرزندپروری والدین با عملكرد تحصیلی فرزندان آن­ها – مورد مطالعه والدین پایه دوم(هشتم) دوره­اول مقطع متوسطه­ ی شهر ایلام

:

اساس توسعه­ علمی‌هر جامعه­ای را آموزش و پرورش آن جامعه تشکیل می­دهد، و در این راستا توجه به کیفیت آموزشی و ارتقاء سطح علمی‌و عملکرد تحصیلی نوجوانان و جوانان، سبب استحکام ساختار علمی‌جامعه و حرکت درست در زمینه­ توسعه­ علمی‌آن می­گردد. از این­رو جستجوی راه ­های افزایش سطح علمی‌افراد و پیشرفت تحصیلی در برگیرنده­ی استعداد، توانایی و کار دانش آموز است. این یک عنصر چند بعدی است. این عنصر به گونه ای بسیار ظریف به رشد جسمی، اجتماعی، شناختی و عاطفی مربوط است و به یک مورد خاص ارتباط ندارد ، بلکه طی زمان و در زندگی دانش آموزان در مدارس عمومی‌و در سال­های دانشگاه و زندگی کاری خود را نشان می‌دهد (استنبرگ[1]، 1993، به نقل از پرویز، 1384).رفع موانع عملکرد بهتر تحصیلی نوجوانان و جوانان از ضروریاتی است که باید بدان توجه گردد.

از جمله عوامل مرتبط با پیشرفت تحصیلی، چگونگی ارتباط والدین با فرزندان و به نوعی دیگر شیوه ­های فرزندپروری آن­ها می­باشد. برای تبیین رابطه سبک فرزندپروری با رفتارهای کودکان، تحقیقات جدید بر روی مولفه­های رابطه و مراقبت وساختار تکیه کرده اند.مسئولیت­ پذیری والدینی وصمیمیت از عناصر رابطه و مراقبت­اند وکنترل­های محدودیت از عناصر ساختار محسوب می‌شوند(الکساندر[2]،2006). در مطالعه ای که رپینسکی و شانک (2002) بر رویی 76 خانواده (هر دو والد و نوجوانان آن خانواده­ها) انجام دادند، تاثیررفتار گرم و حمایت کننده­ والدین بر سازگاری در مدرسه، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری نوجوانان را مورد بررسی قرار دادند، آنان به این نتیجه رسیدند که رفتار والدین بر این متغیرها تاثیر دارد. (تنهایی­رشوانلو، 1387)

همچنین زمینه فرهنگی خانواده، تاثیر مهمی‌در باورهایوالدینبرایپرورشفرزندانداشتهباشد. تفاوت­هایفرهنگی،میتوانندتفاوت­هایخاصیرادراعتقادات،باورهاونگرش­هایوالدیندرموردفرزندان بوجود آورند. مطالعات نشان می‌دهند که والدین با پیشینه و زمینه فرهنگی متفاوت، در درون یک جامعه،در نظرات خود از فرزندپروری و رشد کودک متفاوت می‌باشند(بورنشتین[3]،۱۹۹۱، به نقل از تاجری، 1389).

شیوه ­های فرزندپروری متفاوت بوده و به نوع خانواده­ها و متغیرهای دیگری بستگی دارد. بر این اساس پژوهشگر در تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه­ شیوه ­های فرزندپروری با عملکرد تحصیلی فرزندان می­باشد.

 

1-2- بیان مساله

پیشرفت تحصیلی[4] دانش آموزان و بررسی عوامل تأثیر­گذار بر آن، موضوع مهمی‌است که بخش عمده­ای از پژوهش­های علوم تربیتی و روانشناسی را به خود اختصاص داده است. محققان توافق دارند که علاوه بر آموزش، بسیاری دیگر از عوامل از جمله، محیط، مدرسه، خانواده، سبک­های فرزند­پروری و محیط اجتماعی کودک که کودک در آن زندگی می­ کند و همچنین مشخصه­های فردی مانند هوش، شخصیت، سن، همسالان و انگیزه در عملکرد تحصیلی او نقش مهمی‌را ایفا می­ کنند (ودودی مفید و همکاران، 1391).

خانواده نخستین نهاد زندگی اجتماعی کودک است که در شکل گیری عادت­ها و اندیشه­ های اجتماعی کودک نقش بسیار مهمی‌دارد. در شکل­ گیری رفتار و دیدگاه های اجتماعی کودک، جنبه­ های عاطفی روابط والدین و فرزندان نقش مهمی‌دارد، در خانواده­هایی که والدین رفتارهای محبت آمیز دارند، معمولاً کودکان نیز با رفتارهای اخلاقی مثبت و احترام به دیگران و انگیزه پیشرفت رشد می­یابند (محبی نورالدین وند و همکاران، 1389).

خانواده با توجه به تأثیر قابل توجه بر رشد روانشناختی فرزندان، از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر شخصیت آنان بوده و به طور مستقیم و غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی فرد تأثیر می­گذارد (دسجردینس[5] و همکاران، 2008). به­ طورکلی نقش و تأثیر خانواده برشکل­ گیری شخصیت به طور عمده در سه محور تأثیر سبک­های فرزندپروری، سایر اعضاء خانواده و ترتیب تولد فرزندان مورد توجه قرار گرفته است (ویک نلسون و ایزرل[6]، 2009).

سبک فرزند پروری مجموعه ای از نگرش ها در مورد کودک است که به ایجاد جوی هیجانی منجر می‌شود که والدین رفتارهای خود را با کودک در بستر آن شکل داده و تنظیم می‌کند(دارلینگ و اشتنبرگ[7]، 1993؛ به نقل از زمانی و عابدینی، 1392). باومیرند[8] (1991) بر اساس دوبعد توقع[9] و پاسخ دهی[10] چهار سبک فرزندپروری را مشخص کرده است که عبارتند از: 1- فرزندپروری مستبدانه[11] که در آن والدین از فرزندان خود توقع و انتظارات زیاد، ولی پاسخ دهی کمی‌دارند، بر اطاعت بی چون و چرا کودکان تأکید دارند، فاقد گرمی، صمیمیت و حمایت اند و بسیار سخت­گیر هستند؛ 2-فرزندپروری مقتدرانه[12] که در آن والدین هم درخواست کننده و هم پاسخ دهنده اند، قوانین روشن و واضح دارند، از شیوه ­های منطقی و استدلالی برای متقاعد کردن کودکان استفاده می‌کنند، حمایت کننده اند و با کودک همدلی می­ کنند (کوپلن[13] و همکاران، ،2002؛  به نقل از زمانی و عابدینی، 1392)؛ 3- فرزند پروری سهل انگارانه[14] که در آن والدین بسیار پاسخ دهنده اند و کمتر درخواست کننده اند. آنها قوانین زیادی برای فرزندشان وضع نمی­ کنند و کنترلی بر رفتارهای آنان ندارند؛ 4- فرزند پروری بدون توجه و مراقبت که در آن والدین نه پاسخ دهنده و نه درخواست کننده اند، فاقد قوانین مشخص اند، فاقد گرمی‌و حمایت و صمیمیت اند و نظارت و کنترلی بر رفتارهای فرزندان خود ندارند (کوپکو[15]، 2007).

در واقع سبک های فرزند پروری از طریق تأثیر بر عزت نفس، استقلال، خودکنترلی و راه های مقابله با تنیدگی کودکان و نوجوانان (کوپکو، 2007؛ وارگو[16]، 2008) سایر رفتارهای آنان، از جمله عملکرد تحصیلی، رفتارهای سازش نایافته و مشکل آفرین را تحت تأثیر قرار می‌دهند (ابر[17] و همکاران، 2009؛ ترنر[18] و همکاران، 2009؛ به نقل از زمانی و عابدینی، 1392).

یافته های پژوهشی حاکی از آن است که موفقیت زیاد در مدرسه با روش های فرزند پروری قاطعانه ارتباط دارد. در یک مطالعه وسیع معلوم شد که کودکان دبیرستانی بسیار موفق که نمره های بالایی داشتد والدینشان روشی قاطعانه داشتند و کمترین نمره متعلق به دانش آموزانی بود که والدین مستبد داشتند (بیرامی‌و بهادری خسروشاهی، 1389). به طور مثال در پژوهش آنولا[19] و همکاران (2000) نشان داده شد که بین شیوه تربیتی والدین با میزان موفقیت تحصیلی نوجوانان ارتباط وجود دارد؛ به نحوی که هرچه میزان حمایت و پاسخدهی والدین در شیوه تربیتی بالاتر باشد، میزان پیشرفت تحصیلی فرزندان نیز بالاتر است.

تغییرات اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیکی و اقتصادی پدید آمده در دوره ی جدید در استان ایلام، ساختارهای مختلف این جامعه را دستخوش تغییر ساخته و دامنه­ این

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 تغییرات احتمالاً به روابط بین والدین و فرزندان نیز سرایت نموده که شیوه ­های فرزند­پروری والدین نیز بخشی از این تغییرات احتمالی را شامل می­ شود. با توجه بافت فرهنگی خاص جامعه­ ایلام، این پژوهش به دنبال بررسی اینست که آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پایه دوم متوسطه شهر ایلام رابطه وجود دارد؟

 

1-3-ضرورت پژوهش

مطالعه عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی طی چند دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. یافته­ های پژوهشی متعددی نشان داده­اند كه پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرایندهای پردازش اطلاعات تاثیر می پذیرد، هم از عوامل محیطی از جمله عوامل  خانواده و شیوه‌های فرزند پروری.

شیوه ­های فرزندپروی و روش های انظباطی آنان بی­تردید تحت تأثیر خصوصیات شخصیتی و سیستم اعتقادی آنان است. والدین سالم و بالغ در مقایسه با والدین نابالغ و ناسالم معمولاً با حساسیت و مهربانی بیشتری به نیازها و اشارات کودکان توجه می­ کنند. این نوع فرزند­پروری امنیت عاطفی، استقلال، توانش اجتماعی و موفقیت هوشی کودکان را تشویق می­ کند. سبک­های فرزند­پروری به طور قابل توجهی پیامدهای مهمی‌را برای پیشرفت تحصیلی کودکان و نوجوانان به دنبال دارد (بلسکی[20] و همکاران، 1984؛ به نقل از بیرامی‌و بهادری خسروشاهی، 1389).

پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان یكی از شاخص ­های مهم در ارزیابی­های آموزش و پرورش است و تمام كوشش­ها و كشش­های این نظام در واقع برای جامه عمل پوشاندن به این امر مهم است؛  به عبارتی  جامعه و به طور ویژه آموزش و پرورش، نسبت به سرنوشت، رشد و تكامل موفقیت آمیز و جایگاه فرد در جامعه، علاقه­مند است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون از جمله ابعاد شناختی و كسب مهارت و توانایی و نیز در ابعاد شخصیتی، عاطفی و رفتاری، آن چنان كه باید پیشرفت كند و رشد و تعالی یابد. با توجه به اینكه میزان پیشرفت و افت تحصیلی یكی از ملاك های كارایی نظام آموزشی است، كشف و مطالعه متغیر­های تاثیرگذار بر عملكرد تحصیلی، به شناخت بهتر و پیش بینی متغیرهای موثر در مدرسه می‌ انجامد. بنابراین بررسی متغیرهایی كه با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارد، یكی از موضوعات اساسی در آموزش و پرورش است (فراهانی، 1387).

 

1-4-اهداف تحقیق

1-4-1- هدف اصلی:

پژوهش حاضر بررسی رابطه­ بین شیوه فرزندپروری والدین با عملكرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دوره­اول مقطع متوسطه شهر ایلام خواهد بود.

1-4-2- اهداف جزیی

– شناخت و بررسی وجود ارتباط مستبدانه بین والدین و فرزندان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی فرزندان

– شناخت و بررسی وجود ارتباط قاطعانه  بین والدین و فرزندان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی فرزندان

– شناخت و بررسی وجود ارتباط آزادمنشانه بین والدین و فرزندان و رابطه آن با عملکرد تحصیلی فرزندان

[1] – stenberg

[2] – Alexander, T.E

[3] – Borensztein

[4]academic achievement

[5]Desjerdins

[6]Wick-Nelson & Israel

[7]Darling & Steinberg

[8]Baumrind

[9]demandingness

[10]responsiveness

[11]authoritarian

[12]authoritative

[13]Coplan

[14]permissiveness

[15]Kopko

[16]Vargo

[17]Abar

[18]Turner

[19]Aunola

[20]Belsky

 


 


فرم در حال بارگذاری ...

رابطه­ ی شیوه­ های فرزند­پروری و ویژگی­های شخصیت با تاب آوری در دوره نوجوانی

از نظر کورنن[5] (2007) اگر چه تاب آوری تا حدودی یک ویژگی شخصیتی و تا حدود دیگر نیز نتیجه تجربه­های محیطی افراد است ولی انسان­ها قربانی محیط یا وراثت خود نیستند. افراد می­توانند تحت آموزش قرار بگیرند تا ظرفیت تاب آوری خود را به وسیله آموختن برخی مهارت ­ها افزایش دهند. یکی از سازه ­هایی که در تاب آوری تأثیر دارد عوامل خانودگی و تفاوت­های فردی است (خزائلی، 1386).

رشد شخصیت و بهداشت روانی و جسمی ما با توانایی برقراری ارتباط رابطه دارد و یک رابطه نارسا، می ­تواند سلامت جسمی و روانی شخص را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین اگر در خانواده تنش بین اعضا وجود داشته باشد، کودک در یافتن هویت خویش، ایجاد روابط مطلوب با دیگران، مقابله صحیح با فشار­های روانی و رشد سالم روانی و رفتاری دچار مشکل خواهد شد (افروز، 1386)، زیرا محیط خانواده یکی از عوامل اساسی شکل گیری شخصیت کودک و اولین بذر تکوین رشد فردی و پایه و اساس بنای شخصیت آدمی است و کودک در بیشتر حالات خود، مقلّد پدر و مادر و رفتار آن­ها است (احدی، 1380). بنابراین بسیاری از ویژگی­های شخصیت کودک تحت تأثیر ویژگی­های شخصیت والدین و شیوه­ فرزند­پروری آن­ها است (لیل آبادی، 1375).

از طرف دیگر کودکان در فرایند رشد خود، دوره­ نوجوانی را پیش رو دارند. دوره­­­ی نوجوانی بحرانی­ترین دوره برای سازندگی شخصیت است. از نظر تحولی، این دوره، دوره­ شکل­ گیری و آماده شدن است و نوجوانان در این دوره در پی کشف و آزمون ظرفیت­های خود می­باشند.

با توجه به موارد بیان شده، پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه­ تاب آوری با شیوه ­های فرزند­پروری و ویژگی­های شخصیت در دوره نوجوانی می­باشد.

 

1-2 بیان مسئله

یکی از موضوعات مطرح در روانشناسی مثبت[6] تاب آوری است. تاب آوری جایگاه ویژه­ای در
حوزه های روانشناسی خانواده و بهداشت روانی دارد (کمبل- سلیس، کوهان و استین[7]، 2006).

تاب آوری از مشکلات روانشناختی بین نوجوانان و جوانان جلوگیری کرده و آن­ها را در برابر تأثیرات روانشناختی رویدا­د های مشکل­زا، مصون نگه می­دارد ( بین کوآرت[11]، 2009).

محققان بسیاری در پی شناسایی عوامل مؤثر در تاب آوری بوده ­اند. فرض بر این است که عوامل حمایت کننده­ایی وجود دارند که می­توانند واکنش به تجارب استرس ­زا و بلایای مزمن را تبیین کند (فراسر، ریچمن و گالنیسکی[12]، 1999). عوامل بسیاری در تاب آوری فرد در برابر مشکلات دخیل هستند که از آن جمله می­توان به عوامل فردی، عوامل خانوادگی (ساختار خانواده و حمایت خانواده) و عوامل اجتماعی (حمایت اجتماعی) اشاره کرد (لافرومویس و دیگران[13]، 2006).

دیانا بامریند[14]، سبک­های فرزندپروری را به سه دسته تقسیم کرده است:

1- سبک‌ پرورشی مقتدرانه[15] 2-  سبک‌ پرورشی مستبدانه [16] 3-  سبک پرورشی سهل­گیرانه[17]

سبک­های پرورشی مستبدانه می‌تواند بسیار سفت و سخت باشد. در این روش مجموعه ­ای دقیق از قوانین و انتظارات وجود دارد و در مقابل نیاز به اطاعت محض است. سبک پرورشی مقتدرانه  متکی بر توان‌بخشی مثبت و استفاده نادر از مجازات است. تحقیقات نشان می­دهد که این سبک مفید­ترین روش پرورش کودک است. سبک پرورشی سهل­گیرانه براساس مسامحه بوده روش محبوب طبقه متوسط است. گرایش کمی به مجازات و یا قوانین در این سبک وجود دارد و بچه­ها آزاد از محدودیت­های خارجی هستند (برک[18]، 2007؛ ترجمه سیدمحمدی، 1390).

گروتبرک[19] (2000) معتقد است که والدین و مراقبان کودک می­توانند شرایطی را برای افزایش تاب آوری کودک فراهم آورند. وی عشق و علاقه و بیان عقاید و باز بودن و تعامل میان اعضای خانواده را در تاب آوری مؤثر می­داند. همچنین، گریل[20] (1993) با تمرکز بر عوامل خانوادگی مؤثر بر تاب آوری دریافت که کودکانی که در برابر فشار و استرس مقاوم هستند والدینی دارند که آن­ها با روش­های تربیتی مثبت برخورد کرده ­اند و با زندگی کودکشان در گیر هستند راهنمایی های بهتر و بیشتری را به آن­ها ارائه می­دهند.

از جمله مسائلی که در حوزه تاب آوری مطرح است نقش ویژگی­های شخصیتی است. بر اساس مدل انتخاب- مقابله افتراقی (بلوگر و زوکرمن[21]، 1997) راهبرد­های مقابله­ای مورد استفاده در رویارویی با تنش تعیین کننده پیامد­های مثبت و منفی هستند و نوع راهبرد­های مقابله­ای انتخاب شده به ویژگی­های شخصیتی افراد بستگی دارد. در نتیجه از آن­جا که ویژگی­های شخصیتی خاص افراد به کارگیری راهبرد­های مقابله­ای متفاوت را ترغیب می­ کنند، افراد به صورت متفاوت به تنش پاسخ
می­ دهند (بارتلی و روش[22]، 2011).

اینگونه به نظر می­رسد که خانواده­ها با شیوه ­ها تربیتی گوناگون که بر فرزندان خود اعمال

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه

 

می­ کنند و همچنین افراد با شخصیت متفاوتی از توانایی ، از مقاومت و تحمل غیر همسانی در شرایط سخت و پرخطر برخوردار می­شوند که این امر سلامت روان آنان را تحت تأثیر قرار می­دهد. با توجه به موضوعات بیان شده، مسئله اساسی در پژوهش حاضر آن است که آیا بین شیو­ه­های فرزند پروری و ویژگی­های شخصیت با تاب آوری در دوره نوجوانی رابطه وجود دارد.

 

1-3 ضرورت پژوهش

ویژگی­های شخصیت افراد بر سبک زندگی آنان می­باشد. این موضوع در شیوه­ وقوع برخورد افراد با مسائل روز تأثیر گذاشته و نتایج رفتاری متفاوتی را به وجود می­آورد. این موضوع هم می ­تواند نوعی از زندگی عاری از استرس و سرشار از آرامش را شامل شود و هم می ­تواند زمینه را برای به وجود آوردن زندگی ناسالم فراهم سازد. از آنجا که افراد در خانواده هایی با سبک­های متفاوت زندگی می­ کنند و ویژگی­های متفاوتی دارند، تاب آوری میزان مقابله آن­ها در مقابل رویداد­های ناخوشایند را تحت تأثیر قرار می­گیرد.

بنابراین هر دو عامل محیطی و فردی توانایی نوجوان را برای تاب آور بودن تحت تأثیر قرار می­دهند. خانواده ها و مدارس می­توانند راهبرد­هایی را به کار برند تا عوامل محافظت کننده را افزایش داده و تاب آوری را پرورش دهند. با ارائه یک محیط تسهیل کننده، افراد استعداد و گنجایش مثبت و رشد بعضی ویژگی­های تاب آوری را در سرتاسر زندگی دارند. تاب آوری افزایش یافته در بهبود سلامت روان نوجوان مؤثر است (اسپنس[23]، 2000؛ به نقل از محمدی، 1384).

با توجه به تحقیقات اندک در رابطه با بررسی همزمان هر سه متغییر (شیوه ­های فرزند پروری،
ویژگی­های شخصیت و تاب آوری) الزام به انجام بررسی­های گسترده­تر در این زمینه به خصوص در بین نوجوانان مشاهده می­ شود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن است که به این مهم جامه عمل پوشانده شود.

 

[1] – resilience

[2] – Luthar and cicchetti

[3] – Garmezy

[4] – Connor

[5] – Cornone

[6] – positive psychology

[7] – Gampbell- sills, Cohan & Stein

[8] – Garmezy and Masten

[9] – White, Driver & Warren

[10] – Smith, et al.

[11] – Pinquart

[12] – Fraser, Rechman & Galinsky

[13] – Lafromboise, et al.

[14] – Diana Baumrind

[15] – authoritative child- rearing style

[16] – authoritarian child- rearing style

[17] – permissive child- rearing style

[18] – Laura Berk

[19] – Grotberg

[20] – Grile

[21] – Bloger and Zuckerman

[22] – Bartely and Roesch

[23] – Spence

 


 


فرم در حال بارگذاری ...